حزب کمونیست ایران

دست آخوندها از آموزش و پرورش کوتاه باد !

امامان جمعه که در صف اول ارتجاع و استبداد مذهبی هستند و تریبون های نماز جمعه را به بلندگوی تبلیغِ جهل و جنایت تبدیل کرده اند، این روزها در تلاش هستند که برای جلوگیری از بی رونق تر شدن بیشتر دکانشان، دانش آموزان را ناچار به شرکت در نماز جمعه نمایند .در این رابطه احمد محمودی، امام جمعه موقت اصفهان، نماز جمعه را یکی از «برکات» نظام جمهوری اسلامی دانست و گفت که وزارت آموزش و پرورش باید در کنار برنامه‌های خود، طرحی را اجرا کند که دانش‌آموزان در نماز جمعه حضور پیدا کنند.

گویا استخدام دهها هزار آخوند و طلبهِ وراج ، بیسواد و مرتجع در مدارس برای رژیم کافی نبود، حالا در صدد کشاندن شاگردان مدارس به مراسم اجباری نماز جمعه هم هستند. با شناختی که از جمهوری اسلامی داریم، اگر چنین طرحی اجرائی شود، احتمالاً در صورت شرکت نکردن در نماز اجباری، دانش آموزان را به اخراج یا عدم قبولی در امتحانات تهدید خواهند کرد، یعنی همان کاری که ادارات گزینش اطلاعات در مدارس با معلمان شریف انجام می‌دهند . طرح شرکت در نماز جمعه اجباری ، طرح رعایت قوانین اسلامی در عرصه پوشش و پذیرش سیاستهای ارتجاعی مذهبی در عرصه آموزش و پرورش سالها است عملی می شود و اکنون می خواهند دانش آموزان مدارس را نیز به شرکت در این نمایش هفتگی اجباری بکشانند.

جدایی دین از آموزش و پرورش و جدایی دین و دولت از مهم ترین و ضروری ترین ارکان جلوگیری از گسترش خرافه و ارتجاع از سویی و توسعه علم و دانش در سیستم آموزش و پرورش از سوی دیگر در هر جامعه ای است .

با روی کار آمدن حکومت اسلامی، آموزش و پرورش در ایران بزرگ ترین لطمهِ ممکن را خورد. در نخستین گام، معلمان و استادانِ سکولار و مترقی برکنار شدند، سپس کتابهای درسیِ پر از خرافه و جهل به روایت شیعه اسلامی تدوین شدند. آنگاه پای طلاب و آخوندها به مدارس ، دانشگاه ها و سازمانهای گزینش کادر آموزشی جدید باز شد و سیاست ارتجاعی ترکیب حوزه و دانشگاه به اجرا در آمد. به دین ترتیب دو نسل از کودکان و جوانان کشور با فرهنگ تبعیض علیه زنان، نفرت پراکنی از دیگر مذاهب و ادیان، خرافه پرستی و مخالفت با علم و دانش روز بشری، تربیت شدند .در مقابلِ این موجِ تعرضِ ارتجاع، مقاومت دانشجویان را شدیدا سرکوب کردند و شمار زیادی از دانشجویان را ستاره دار یعنی از ادامه تحصیل محروم نمودند.

خوشبختانه به همت معلمان شریف و آزاده، خانواده های مخالف جهل و خرافه، تلاش نیروهای سوسیالیست و مترقی، رشد تکنولوژی و دسترسی به آخرین دستاوردهای بشری از طریق رسانه ها و ارتباطات مدرن، مهاجرت میلیونی به اروپا و آمریکا و دیگر جوامع پیشرفته و تحصیل در دانشگاه‌های جهان، علیرغم تلاشهای ارتجاعی رژیم ، نسل جوان کشور بیزار از آموزش مذهبی، بار آمد و آخوندهای حاکم قادر به تحمیل جهل و ارتجاع مذهبی به میلیونها دانش آموز و دانشجوی این کشور نشدند. دانش آموزان، دانشجویان ، معلمان و خانواده های مُحصلین در صف اول مبارزه برای خنثی کردن این سیاست ارتجاعی رژیم اسلامی علیه کودکان، نوجوانان و جوانان کشور هستند . خواست کوتاه کردن دست آخوندها و دستگاه دین از آموزش و پرورش، جدایی دین از دولت و خصوصی کردن امر دینداری و بی دینی جزو حقوق اولیه و انسانی مردم در جامعه است .

رژیم جمهوری اسلامی ایران بجای ایجاد مدارس جدید و امن، رسیدگی به وضعیت معیشت و حقوق انسانی معلمان، ایجاد کتابخانه ها و تامین اینترنت سریع و مجانی ، گسترش موزه ها و مراکز علمی و پژوهشی، تامین کتاب و چاپ و پخش نشریات علمی، تامین سرویس های ترانسپورتِ امن برای مُحصلین و دانشجویان، در صدد کشاندن محصلین به نماز اجباری و ترویج بیشتر جهل، خرافه و نفرت پراکنی در ذهن جوانان است .

با تلاش متحد و سازمان یافته توده های میلیونی مردم برای سرنگونی این رژیم ارتجاعی اسلامی دکان دین فروشی آخوندها هم بسته خواهد شد و این لشکر وسیع مفتخور و مرتجع ناچار خواهند شد برای تامین زندگی خود در فکر شغل شرافتمندانه ای باشند و هزینه میلیارد دلاری دستگاه مذهبی صرف توسعه علم و دانش و بهتر شدن شرایط زیست معلمین و محصلین خواهد شد .