حزب کمونیست ایران

نه به حکومت دینی، زنده باد سوسیالیسم

نفرت مردم از حکومت اسلامی و اسلام سیاسی چنان عیان و عمیق است که حتی جمعی از آخوندهای اصلاح طلب نیز کم و بیش به آن اعتراف کرده اند. آخوندی به نام فاضل میبدی روز سوم بهمن در گفتگو با خبرگزاری حکومتی ایلنا گفته است که جوانان از خواندن نماز فاصله گرفته اند. همین آخوند گفته است که بسیاری از طلاب از ترس متلک مردم، کمتر با لباس روحانیت در مجامع عمومی ظاهر می‌شوند. برخی آخوندها گفته اند «بارها مردم در خیابان بهشان گفته‌اند مارمولک، یا گفته‌اند حاجی به شما بنز نرسید؟»

محمدتقی فاضل میبدی به صراحت گفته که در جامعه امروز ایران، «نگاه مردم به روحانیت، نگاه بدی است». اظهارات این آخوند پس از آن مطرح شد که در شهر قم، طلبه جوانی که به زنی به دلیل حجاب وی امر به معروف» کرده بود، عمامه‌اش از سوی آن زن لگد مال شد.

بر طبق یک نظر سنجی که در شهریور 1399 منتشر شد حدود نیمی از جامعه ایران از دین‌داری به بی‌دینی رسیده‌اند و فقط ۳۲ درصد جامعه خود را «مسلمان شیعه» می‌دانند. بنا به این نظر سنجی حدود ۶۰ درصد جامعه اعلام کرده‌اند که نماز نمی‌خوانند. ۶۸ درصد جامعه ایران معتقدند که احکام دینی نباید معیار قانون‌گذاری قرار گیرد، بر طبق نتایج این نظرسنجی ۷۱ درصد جامعه ایران معتقدند که نهادهای دینی باید خودشان هزینه‌هایشان را تامین کنند و همچنین  ۴۲ درصد جامعه ترجیح می‌دهند که تبلیغ تمامی ادیان در عرصه عمومی ممنوع باشد.

نظرسنجی گروه “مطالعات افکارسنجی ایرانیان”، نشان می‌دهد که ۵۷ درصد جامعه با آموزش تعالیم و تکالیف دینی در مدارس به فرزندانشان مخالف هستند.  همچنین این نظرسنجی نشان می‌دهد که اساسا ۵۸ درصد جامعه به حجاب اعتقاد ندارند.

آنچه که ذکرش رفت نقل واقعیاتی عیان است و موجبات نگرانی شماری از صاحبان قدرت را فراهم کرده است. سرمایه داران و اقشار مرفه جامعه با منتسب کردن تمام مصائب جامعه ایران به بعضی از معممین دانه درشت و هیئت حاکمه رژیم اسلامی میکوشند ریشه های واقعی این مصائب را از مردم پنهان و سیستم سرمایه و کل مذهب را از زیر ضرب کارگران و مردم زحمتکش خارج کنند.

جمهوری اسلامی یک رژیم سرمایه دارانه و مذهبی است در اواخر سال 57 برای نجات مالکیت خصوصی بورژوایی و سیستم حاکمیتی محافظ آن به کمک امپریالیست ها، قدرت را قبضه کرد. رفسنجانی در کتاب خاطرات خود به این واقعیت اذعان کرده وی مخالف مصادره کارخانه، معدن، خانه ها، برجها و یا زمین بوده است. سران وقت آمریکا، نظیر جیمی کارتر بر این تصور بودند که نه آخوندها، بلکه نهضت آزادی و کسانی چون بازرگان نجات دهنده دولت بورژوایی ضربه دیده از انقلاب 57 و قیام بهمن خواهند بود.

خود خمینی هم علنا گفت که او شخصا در راس حکومت قرار نخواهد گرفت. اما تعمیق انقلاب پس از سرنگونی حکومت پهلوی برای تحقق نان، کار، آزادی به خمینی اجازه نداد طبق قولی که به کارتر و بقیه قدرتمداران وقت آمریکا برای آرام کردن ایران داده بود، عمل کند. سران جمهوری اسلامی بعد از 40 سال علیرغم راه انداختن شکنجه گاهها و جنایات بسیار نتوانستند یک حکومت مناسب سرمایه داری معمولی راه بیاندازند. بر همین اساس اسلام سیاسی نیز توانایی اداره کشور را نداشت. تلاش برای سازمان دادن  استثمار شدید در دل یک استبداد هار هم نتوانست کمکی به آنها بکند. پس نفرت و خشم مردم گذشته از آخوندها در خود سیستم سرمایه داری و اسلام سیاسی ریشه دارد. گستردگی جنبش کارگران و سایر مردم آزادیخواه و مطالبات ضد استبدادی و ضد سرمایه شان در همین واقعیت ریشه دارد.

نفرت از دخالت مذهب در حاکمیت و زندگی عمومی، بویژه اسلام سیاسی امری جهانی است. بی باوری به توان سرمایه داری در اداره کشورها نیز امری جهانی است. زیرا آنها جهان را برای ساکنانش به محیطی پر از مصیبت، عذاب آور و خطرناک تبدیل کرده اند. تمام گرایشات اصلی بورژوایی شامل لیبرالیسم، نئولیبرالیسم،  فاشیسم و اسلام سیاسی با هر اقدام و حرکتی جامعه را به سوی فقر زدگی بیشتر، تشدید دیکتاتوری، فساد عمیق، ضدیت با زنان و حقوقشان و نظایر آنها سوق داده اند. سلطه یافتن ویروس کرونا بر جهان این امر را عیان تر از همیشه نشان داد. در کشورهایی مثل ایران که یک حکومت دینیِ تا بن دندان فاسد، استثمارگر و مستبد در آن حاکم است این واقعیت آشکارتر از همیشه دیده می شود.

توسعه فقر، تخریب محیط زیست، تشدید استثمار و استبداد در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در چند دهه اخیر و ناتوانی بورژوازی، گرایشات و دولت های آن در جلوگیری از تشدید مشکلات دامنگیر کشورها و دنیا نشان میدهد که سوسیالیسم تنها بدیلی است که میتواند دنیا را از لبه پرتگاه رهانیده و به ساحلی بیاورد که در آن کمونیستها، کارگران پیشرو و انسان های آزادیخواه بتوانند با ، بهره گیری از آخرین دستاوردهای علم و تکنولوژی بشریت را به سوی نجات هدایت کنند.

ل میبدی روز سوم بهمن در گفتگو با خبرگزاری حکومتی ایلنا گفته است که جوانان از خواندن نماز فاصله گرفته اند. همین آخوند گفته است که بسیاری از طلاب از ترس متلک مردم، کمتر با لباس روحانیت در مجامع عمومی ظاهر می‌شوند. برخی آخوندها گفته اند «بارها مردم در خیابان بهشان گفته‌اند مارمولک، یا گفته‌اند حاجی به شما بنز نرسید؟»

محمدتقی فاضل میبدی به صراحت گفته که در جامعه امروز ایران، «نگاه مردم به روحانیت، نگاه بدی است». اظهارات این آخوند پس از آن مطرح شد که در شهر قم، طلبه جوانی که به زنی به دلیل حجاب وی امر به معروف» کرده بود، عمامه‌اش از سوی آن زن لگد مال شد.

بر طبق یک نظر سنجی که در شهریور 1399 منتشر شد حدود نیمی از جامعه ایران از دین‌داری به بی‌دینی رسیده‌اند و فقط ۳۲ درصد جامعه خود را «مسلمان شیعه» می‌دانند. بنا به این نظر سنجی حدود ۶۰ درصد جامعه اعلام کرده‌اند که نماز نمی‌خوانند. ۶۸ درصد جامعه ایران معتقدند که احکام دینی نباید معیار قانون‌گذاری قرار گیرد، بر طبق نتایج این نظرسنجی ۷۱ درصد جامعه ایران معتقدند که نهادهای دینی باید خودشان هزینه‌هایشان را تامین کنند و همچنین  ۴۲ درصد جامعه ترجیح می‌دهند که تبلیغ تمامی ادیان در عرصه عمومی ممنوع باشد.

نظرسنجی گروه “مطالعات افکارسنجی ایرانیان”، نشان می‌دهد که ۵۷ درصد جامعه با آموزش تعالیم و تکالیف دینی در مدارس به فرزندانشان مخالف هستند.  همچنین این نظرسنجی نشان می‌دهد که اساسا ۵۸ درصد جامعه به حجاب اعتقاد ندارند.

آنچه که ذکرش رفت نقل واقعیاتی عیان است و موجبات نگرانی شماری از صاحبان قدرت را فراهم کرده است. سرمایه داران و اقشار مرفه جامعه با منتسب کردن تمام مصائب جامعه ایران به بعضی از معممین دانه درشت و هیئت حاکمه رژیم اسلامی میکوشند ریشه های واقعی این مصائب را از مردم پنهان و سیستم سرمایه و کل مذهب را از زیر ضرب کارگران و مردم زحمتکش خارج کنند.

جمهوری اسلامی یک رژیم سرمایه دارانه و مذهبی است در اواخر سال 57 برای نجات مالکیت خصوصی بورژوایی و سیستم حاکمیتی محافظ آن به کمک امپریالیست ها، قدرت را قبضه کرد. رفسنجانی در کتاب خاطرات خود به این واقعیت اذعان کرده وی مخالف مصادره کارخانه، معدن، خانه ها، برجها و یا زمین بوده است. سران وقت آمریکا، نظیر جیمی کارتر بر این تصور بودند که نه آخوندها، بلکه نهضت آزادی و کسانی چون بازرگان نجات دهنده دولت بورژوایی ضربه دیده از انقلاب 57 و قیام بهمن خواهند بود.

خود خمینی هم علنا گفت که او شخصا در راس حکومت قرار نخواهد گرفت. اما تعمیق انقلاب پس از سرنگونی حکومت پهلوی برای تحقق نان، کار، آزادی به خمینی اجازه نداد طبق قولی که به کارتر و بقیه قدرتمداران وقت آمریکا برای آرام کردن ایران داده بود، عمل کند. سران جمهوری اسلامی بعد از 40 سال علیرغم راه انداختن شکنجه گاهها و جنایات بسیار نتوانستند یک حکومت مناسب سرمایه داری معمولی راه بیاندازند. بر همین اساس اسلام سیاسی نیز توانایی اداره کشور را نداشت. تلاش برای سازمان دادن  استثمار شدید در دل یک استبداد هار هم نتوانست کمکی به آنها بکند. پس نفرت و خشم مردم گذشته از آخوندها در خود سیستم سرمایه داری و اسلام سیاسی ریشه دارد. گستردگی جنبش کارگران و سایر مردم آزادیخواه و مطالبات ضد استبدادی و ضد سرمایه شان در همین واقعیت ریشه دارد.

نفرت از دخالت مذهب در حاکمیت و زندگی عمومی، بویژه اسلام سیاسی امری جهانی است. بی باوری به توان سرمایه داری در اداره کشورها نیز امری جهانی است. زیرا آنها جهان را برای ساکنانش به محیطی پر از مصیبت، عذاب آور و خطرناک تبدیل کرده اند. تمام گرایشات اصلی بورژوایی شامل لیبرالیسم، نئولیبرالیسم،  فاشیسم و اسلام سیاسی با هر اقدام و حرکتی جامعه را به سوی فقر زدگی بیشتر، تشدید دیکتاتوری، فساد عمیق، ضدیت با زنان و حقوقشان و نظایر آنها سوق داده اند. سلطه یافتن ویروس کرونا بر جهان این امر را عیان تر از همیشه نشان داد. در کشورهایی مثل ایران که یک حکومت دینیِ تا بن دندان فاسد، استثمارگر و مستبد در آن حاکم است این واقعیت آشکارتر از همیشه دیده می شود.

توسعه فقر، تخریب محیط زیست، تشدید اسنثمار و استبداد در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در چند دهه اخیر و ناتوانی بورژوازی، گرایشات و دولت های آن در جلوگیری از تشدید مشکلات دامنگیر کشورها و دنیا نشان میدهد که سوسیالیسم تنها بدیلی است که میتواند دنیا را از لبه پرتگاه رهانیده و به ساحلی بیاورد که در آن کمونیستها، کارگران پیشرو و انسان های آزادیخواه بتوانند با ، بهره گیری از آخرین دستاوردهای علم و تکنولوژی بشریت را به سوی نجات هدایت کنند.