روزنامە صبح چاپ تهران در تاریخ چهارشنبە ٣٠ فروردین عنوان « دولت رو بە زوال » را در صفحە اول خود تیتر زدە است . این روزنامە در زیر این عنوان آوردە است : “دولــت رییســی کــه بــا عملکــرد ضعیــف خــود تــا امــروز عنــوان ناکارآمدتریــن دولــت بعــد از انقــلاب را بــه خــود داده است، بــرای کاســتن از نگرانــی بە گفتە روزنامە “دلســوزان” و همچنیــن بــرای این که به افــکار عمومی نشــان دهد هنوز شیرازه کار از دستش در نرفته اســت، اقدام به پیاده کردن مردان کابینــه کــردە تــا کار گویا بــه اســتیضاح توســط مجلــس نکشــد. نویسندە مقالە ” دولت رو بە زوال” در ادامە نوشتە است :” پیش بینــی می کنیم اگر دولت ســیزدهم، دســت به اقدامی اساســی نزند، قطعا در مســیر زوال خود کوشیدە است” و دست آخر نتیجە میگیرد که “عمــده نشســت های اقتصــادی دولــت ســیزدهم طی بیســت ماهه ای که از عمــرش گذشــته اســت، بیشــتر بــرای ایــن بــوده کــه افــکار عمومــی را ســرگرم کند و هیچ خروجــی و نتیجه مثبتی برای مردم نداشــته است”.
نویسندە روزنامە در این مقالە با بیان پارەای از حقایق و با عمدە کردن آن آگاهانە قصد دارد تمام حقایق مربوط بە عامل بحران در جامعە امروز ایران را بپوشاند. اما واضح است کە چنین تلاش هایی از قبل رسوا شدە و نمیتوانند راە بە جایی برند، زیرا مردم هشیار و بیدار ایران پس از ٤٤ سال حاکمیت جمهوری اسلامی میدانند کە تمام حقیقت، حقیقتی کە امروز بە تباهی زندگی آنان منجر شدە است غیر از ناکارآمدی این یا آن مدیر است و با کنار گذاشتن این یکی و گماردن آن دیگری ، کاری از پیش نمیرود و تغییر جدی در زندگی آنان حاصل نمیشود. مردم میدانند کە دولت سیزدهم ، همان دولتی کە امروز یکی پس از دیگری از کارگزارانش قربانی گرفتە میشود و رفتە رفتە خود نیز ممکن است قربانی گردد، بخش جدای ناپذیر از کل دستگاە حاکمییت جمهوری اسلامی است. از اینرو حقیقت دولت رو بە زوال بە تنهایی نیست، بلکە زوال کل حاکمیت جمهوری اسلامی است .
البتە حاکمییت بعد از چهل و چهار سال ، میداند زیر پوست جامعه چه می گذرد.]. خود نیز رژیم اسلامی اطمینان حاصل کرده است که اگر امروز بە یمن ماشین سرکوب توانستە است مردم ناراضی و معترض را از خیابانها دور کند، اما این وضعیت ناپایدار است و این مردم دیر یا زود ، اعتراضات خود را در امواج سهمگین تری در حرکت های مختلف اعتراضی، در اعتصابات سراسری دنبال خواهند کرد. از اینرو از هم اکنون در تدارک آمادە کردن خود برای رویارویی با چنین شرایطی است . اگر در بیرون از مرزها راە سازش را در پیش گرفتە است، اما در داخل ریاکارانە قصد دارد نشان دهد کە در “تدارک چارەجویی مشکلات اقتصادیست” تا مردم را چشم براە نگاە دارد.
حاکمیت میداند کە کشتار معترضین به سیاق سابق اگر ناممکن نباشد ،نتیجه ی گریز ناپذیر آن سرنگونی حتمی جمهوری اسلامی است . از شواهد و قراین دو ماه پیش تا کنون چنین پیداست در تلاش هستند با سازمان دادن طرح های شرورانه و جنایتکارانه شرایط ، نامنی روانی ، وحشت و هراس همگانی را دامن زنند تا نیاز به وجود حکومتی مقتدر ولو دیکتاتور ، به نیاز اول مردم تبدیل شود . تا این فکر رواج یابد در صورت ضعف دستگاە حکومتی، آشوب جامعە را فرا خواهد گرفت. بە عبارت دیگر ترس از اعتراض و انقلاب برای دگرگونی را در فرهنگ مردم بویژە اقشار وسیع ناراضی از حاکمییت جا باز کند.
سازماندهی نیروهای خود سر کە صد البتە خود نشانە ضعف است، در راستای چنین سیاستی است، نیرویی که از آن در انظار عمومی با عنوان نیروهای غیرقانونی یاد میشود کە خودسرانه وارد عمل خواهند شد و هر آنچه و بهر شکل که خود صلاح بدانند، عمل خواهند کرد . حملات شیمیایی به مدارس دخترانه نمونە بارز خروجی چنین سیاستی است . هدف در این مرحله معرفی وجود این نیرو است و اینکه غیر قابل شناسایی و کاملا خودسر هستند ومی توانند همین حملات شیمیایی را فردادر صفوف معترضین انجام دهند . قصد دارند بدین ترتیب این پیام را برسانند کە « مبادا با معترضین همراه شوید ، مبادا در راه پیماییها شرکت کنید که ما کنترلی روی این نیروهای خودسرو غیر قانونی و احتمالا وابسته به بیگانه را نداریم»
اما ، اکثریت مردم ایران شگردها و سیاست های جمهوری اسلامی برای مقابلە با انقلاب خود را از قبل خواندەاند، این مردم با درس گیری از تجارب تا کنونی در صدد آمادە کردن صفوف خود هستند تا مبارزە برای تغییر در وضعیت کنونی را با قدرت بە سرانجام رسانند و زوال حاکمییت را قطعیت بخشند.