چند روز پیش تصاویری از برگزاری مراسم افتتاحیه یک تَکیه یا توحیدخانەِ مختص به زنان پیرو طریقت قادری که شاخهای از طریقت “کەس نەزانی” و از طریقتهای تصوف است در شهر سنندج در فضای مجازی پخش و بازتاب گستردهای یافت. بازتاب خبر این کارناوالِ ارتجاعی اما با ظاهر آراسته، بر دو محور استوار است از یک سو تلاش بر این است که با نشان دادن چنین حرکتهایی تصویری کاملاً غیرواقعی را از جامعه کنونی کردستان و بویژه جامعه زنان آزادیخواه ارایه دهند و از دیگر سو، شاهد واکنشهای بجا و آگاهانه طیف وسیع و مترقی مردم در جامعه هستیم کە در تقابل با این تلاشهای عقیم قرار دارد. جامعه کردستان اگرچە به صورت سنتی جامعه مذهبی است اما جریانات تندرو و متعصب مذهبی در هیچکدام از مقاطع تاریخی این جامعه جایگاهی نداشته است. لذا تلاش رژیم در تمام این سالها این بوده است که با تقویت این جریانات این معادله سیاسی ـ اجتماعی جامعه را در کردستان تغییردهد.
جمهوری اسلامی از همان ابتدای بە قدرت رسیدن و اشغال کردستان، ضمن بکارگیری تمام امکانات سرکوب و اعدام و خفقان و مقابله با هر نوع تفکر مترقی و آزادیخواهانه به منظور سرکوب مبارزه و مقاومت انقلابی مردم آزادیخواه در کردستان نه تنها مدام تلاش نمودە است تا در برابر گروهها و حرکات ارتجاعی و اسلامیِ تکفیری، از جمله جریان مفتی زاده، جریانات تندرو و جهادی همچون اخوانالمسلمین و سلفیها، وهابیها و سوفی گری و غیره… رفتاری مماشات جویانه و سهلگیرانه داشته باشد، بلکه با تجهیز و حمایتهای مالی و چشم پوشی از تحرکات آشکار آنها، تلاش کرده است بخشی از اهداف ضد انسانی و ضد مردمی خود را از طریق به کارگیری این گروههای ارتجاعی عملی کند. به عبارت دیگر سیاستهای جمهوری اسلامی در کردستان عنصر اصلی در گسترش فکر و عمل این گروه ها و جریانات ارتجاعی است و ریشه گسترش این تفکر در سراسر ایران و بویژه در کردستان مستقیماً به عملکرد تاریخی جمهوری اسلامی در استفاده از نیروهای اسلامی برای تضعیف و مقابله با نیروهای چپ و سکولار برمیگردد. اما از آنجا که کردستان از همان ابتدا به عنوان مرکز ابراز وجود چپ و کانون تداوم انقلاب ٥٧، مرکز چپ اجتماعی و سازمانها و جریانات رادیکال، محل ایستادگی و مقاومت تاریخی بی نظیر در مقابل حکومت ارتجاعی اسلامی، شکلگیری و نهادینه شدن اول ماه مه های باشکوه، دفاع از حقوق برابری زن و مرد و حقوق کودکان، دفاع از محیط زیست و حقوق حیوانات و غیره…شناخته شده و سنتهای چپ و کمونیستی و ترقی خواهانه از خصوصیات و ویژگیهای برجسته شهرها و روستاهای کردستان و بویژه شهر همیشه سرخ سنندج بوده و هست، رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی هیچ وقت نتوانسته است حاکمیت خود را در کردستان تثبیت کند و هنوز هم زمین کردستان زیر پایش داغ است و از نظر مردم کردستان به عنوان رژیم متجاوز و اشغالگر شناخته میشود. از اینرو از پناه بردن به هیچ ابزاری جهت مسموم کردن فضای سکولار و انقلابی کردستان دریغ نکرده است.
جامعەی کردستان با مقاومت و مبارزەی انقلابی و آزادیخواهانەی خود عملاً هر رنگ و اَشکالی از فرهنگ و سنتهای ارتجاعی و عقب افتادە، از فرهنگ و سنت اسلامی، ناسیونالیسمِ تنگ نظر گرفته تا باور و سنتهای پوسیدە و خرافی مذهبی و قرون وسطایی را بە حاشیه راندە و این پدیدهها با فضای سیاسی و آزادیخواهانەی کردستان کاملاً بیگانە هستند و نمی توانند جای پایی در کردستان انقلابی داشته باشند.
اما این به هیچ وجه بدان معنی نیست که باید ظرفیتهای گروه و جریانات حامی این تفکرات پوسیده و مسموم کننده را در جریان تحولات سیاسی و انقلابی در فردای ايران و کردستان نادیده گرفت، بلکه باید به این پدیده با دید منفی نگریسته شود و حضور هرچند اندک و ناچیز آنها را به عنوان زنگ خطری در تحولات آتی تلقی کرد.
مردم شریف و آگاه کردستان که بیش از چهار دهه در راه تحقق آزادی و لغو هرگونه تبعیض و علیه فرهنگ و تفکر ارتجاعی و عقب افتاده مبارزه و جانفشانی کرده اند، به افراطیون و گروه و جریانات مذهبی از هر شکل و قماشی که باشند با اتحاد و هوشیاری خود اجازه نخواهند داد که کردستان را به جولانگاه خود تبدیل و جنبش انقلابی و حق طلبانەی مردم آزادیخواه کردستان را خدشەدار کنند.
مردم مبارز و آزادیخواه کردستان و توده های کارگر و زحمتکش و زنان پیشرو و هوشیار اجازه نخواهند داد در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران نوعی دیگر از استبداد و تحجر مذهبی و نظام فکری و سیاسی ای چون داعش و طالبان با زور شمشیر و خشونت بر مردم تحمیل شود.