ابراهیم رئیسی، عضو هیئت مرگ، روز جمعه شانزدهم مهر به بوشهر سفر کرد. خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران، این سفر را “سرنزده” خواند. در حالیکه دو روز قبل از آن در خبرها آمده بود که رئیسی به بوشهر رفته و به عسلویه و سایت های پالایشگاهی نیز سر خواهد زد. شورای سازمانده اعتراضات کارگران پیمانی نفت در مقابل این سفر احتمالی ضد کارگری موضع گرفت. در گزارش “شورا …” آمده بود:
” قرار است ابراهیم رئیسی تا روز جمعه سفری به بوشهر کرده باشد و سری هم به عسلویه و سایت های پالایشگاهی و پتروشیمی بزند. از ترس برپایی تجمع اعتراضی فضا را دارند امنیتی میکنند که کسی جیک نزند و در حالیکه ما کارگران پروژه ای پیمانی در نفت بیش از سه ماه است برای پایه ای ترین مطالبات خود در اعتراضیم، سردمداران گروه های موسوم به پایپینگ با ژست مطالبه گری و ردیف کردن یکسری از خواستهای ما کارگران عملاً با این فضای امنیتی همراهی کرده و همه را به سکوت دعوت میکنند.”
شورا در ادامه بخشی از نامه یک کارگر آگاه در پاسخ به سران گروههای پایپینگ را به شرح زیر نقل کرده است:
“100 تا رئیس جمهور و وزیر و معاون رئیس جمهور رفتن عسلویه.. آیا مشکلی حل شد؟.. از این تجمع فقط دوربین اخبار ۲۰.۳۰ سود میبره. خواهشاً به دنبال این جور کارهای نمایشی نباشید.”
شورا همصدا با کارگران معترض میگوید که مشکلات ما کارگران معترض در نفت روشن است. نیازی به دیدار امثال اینها نیست.”
در گزارش شورا مطالبات اصلی و حداقلی کارگران نفت، گاز و پتروشیمی ها دوباره مورد اشاره قرار گرفته و تاکید شده است: “جواب ما دیدار با رئیس جمهور و وعده و عید نیست. جواب ما پاسخ فوری به این مطالبات است و بس!”
از خبر ها و گزارش های رسانه های داخل چنین برمی آید که رئیسی، مظهر جهل و قساوت، به عسلویه نرفته است. اما تحلیلاً میتوان گفت که او انجام توطئه های رژیم علیه جنبش کارگری را به عوامل خود در خوزستان سپرده است. امر آشکار این است که مبارزات کارگری رشد کرده و واقعیت ها خبر از رشد بیشتر می دهند و رئیسی امیدوار است این رشد را مهار کند.
در هفته اخیر و با فرارسیدن روز جهانی معلم مبارزات پیشین آموزگاران و بازنشستگان فرهنگی اوجی تازه گرفت. معترضین فرهنگی ضمن تاکید بر رتبه بندی معلمین و افزایش حقوق بازنشستگان دوباره بر پایان دادن به سیاست امنیتی کردن محیط های آموزشی و آزادی معلمین زندانی توسط رژیم اسلامی و مستبد پای فشردند. کارگران معادن در زرند کرمان در حین اعتصاب و راهپیمایی حملات ددمنشانه گارد ویژه را دفع نمودند. آنها به دستمزدهای نازل بین ۳ تا ۵ میلیون تومانی، عدم پرداخت حق تونل، حق سختی کار و زیان جسمی ناشی از کار در معدن اعتراض دارند. به دنبال آن اعتصاب کارگران معدن مس سونگون، واقع در آذربایجان شرقی، آغاز شد. ورود کارگران هفت تپه به دهمین روز اعتصاب، راهپیمایی و اعتصاب نفتگران پیمانی ارکان ثالث شاغل در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی، از جمله هلدینگ خلیج فارس، به عنوان بزرگترین چتر پتروشیمی ها در ایران، از دقایق مهم مبارزات کارگری است.
رژیم به خوبی می داند که اعتصابات متشکل و بیش از سه ماهِ کارگران پیمانی نفت و گاز و پتروشیمی ها الهام بخش مبارزات کارگری دیگر بوده است. به همین دلیل تلاش می کند کارگران اعتصابی را از طریق راه اندازی شوراهای اسلامی منحرف کرده و به الطاف کابینه رئیسی امیدوار نگه دارد.
تمام شواهد، از جمله مبارزات کارگران پیمانی و پروژه ای نفت، گاز و پتروشیمی، به بهترین شکلی گواهی می دهند که جنبش کارگری سازمانیافته تر و پخته تر شده و رهبران مدبری را در دامان خود پرورده است. مبارزات کارگری در داخل مورد توجه وسیع قرار گرفته و بخش هایی از شهروندان تشنه تغییر به آن امید بسته اند. در خارج نیز تشکل های کارگری و کارگران پیشرو بیش از گذشته با مبارزات کارگری آشنا شده و نسبت به آن دلسوزی نشان داده اند. گذشته از پشتیانی های تاکنونی تشکل ها در خارج، اخیرا «شبکه بینالمللی سندیکایی همبستگی و مبارزه» که بیش از یکصد تشکل ملی و بین المللی عضو آن هستند، از مبارزات جاری کارگران ایران و بویژه از نفتگران، حمایت کرده اند.
علیرغم تمام پیشرفت هایی که جنبش کارگری کرده، ولی تا رسیدن به نقاط مطلوب راهی طولانی در پیش رو قرار دارد. نقاط مطلوب کجاست؟ کارگران گورکن سیستم سرمایه داری بوده، که در گام نخست آن سرنگونی جمهوری اسلامی قرار دارد. برای نزدیک شدن و سرانجام رسیدن به این هدف باید کارهای زیادی انجام داد که یکی از مهمترین آنها تکامل بخشیدن به تشکل های سیاسی، صنفی و طبفاتی کنونی است. سندیکای کارگران هفت تپه در بیانیه منتشر شده در 16 مهرشان بر این مهم انکشت گذاشته و فراتر از آن نوشته اند:
“طبقه کارگر درچندین جبهه باید بجنگد، موفقیت ما اتکا به نیروی خود و سازمانیابی مستقل مان است، یاری رسانی به تشکل یابی هر چه بیشتر واحدهای کارگری، همراهی و همکاری به شکل سراسری، برای طبقه کارگر ضروری است.
طبقه کارگر در مسیر مبارزه باید تشکل های مورد نیاز خود را ایجاد کند و در حین همین مبارزه با توجه به شرایط باید بتواند سطوح مختلف سازمانیابی را در دستور کار بگذارد.
تشکل مستقل کارگران بدست خود کارگران و به نیروی کارگران امکان پذیر است.”