خبرگزاریها گزارش دادند که روز گذشته طباطبائی امام جمعه و نماینده علی خامنهای در استان اصفهان در ملاقات با مقامهای نظامی و امنیتی که خبر آن بطور علنی از رسانه های رژیم پخش شد، خواهان “ناامن کردن” فضا برای زنانی شده است که پوشش خود را مطابق سلیقه مقامهای جمهوری اسلامی انتخاب نمیکنند. همزمان با این سخنان امام جمعه اصفهان، ابوالقاسم یعقوبی نماینده خامنه ای در خراسان شمالی نیز با بیان کاملا مشابهی گفته است که “نیروهای انتظامی زندگی بدحجابان را ناامن کنند”. وی در همین رابطه اضافه کرده است که: “علاوه بر ورود پلیس و قوه قضاییه به امر مقابله با بیحجابی، مردم هم باید به این امر ورود پیدا کنند و آمر به معروف و ناهی از منکر باشند.”
امام جمعه اصفهان در سال 1393 نیز گفته بود: “مسئله حجاب دیگر از حد تذکر گذشته است و برای مقابله با بدحجابی باید چوب تر را بالا برد و از نیروی قهریه استفاده کرد.” در پی این سخنان عبدالحمید محتشم دبیرکل گروه “انصار حزبالله” که از زیر مجموعه های سپاه پاسدارن است، گفته بود که: “4 هزار نفر از افراد خود را برای مقابله با زنان “بدحجاب” به خیابانها میفرستد.” وی تهدید کرده بود: “در هر حرکتی ممکن است آسیبهایی هم باشد. در این مورد هم ممکن است آسیبهایی به وجود آید.” به دنبال این سخنان بود که در پاییز سال ۱۳۹۳ دست کم چهار زن جوان در اصفهان هدف حمله با اسید قرار گرفتند. واکنش های گسترده داخلی و بین المللی به انجام این جنایت، رژیم را وادار به عقب نشینی کرد تا جائیکه اسید پاشی بر چهره زنان به سرویس جاسوسی انگلیس نسبت داده شد. فشارهای اجتماعی به حدی رسید که دولت روحانی ناچار شد، در این زمینه لایحه ای را هم برای مجازات عاملین اسید پاشی به مجلس ببرد. البته همان طور که انتظار می رفت این لایحه مسکوت گذاشته شد و حتی چند خبرنگار را هم برای پوشش رسانهای این ماجرا بازداشت کردند. امروز این همان سناریو است که با همان باردیگر بیانات تکرار می شود.
واقعیت این است نا امن کردن جامعه برای زنانی که حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند، مانند همیشه ابزاری است برای حاکم کردن فضای ترس بر کل جامعه. مسئله پوشش زنان و جوانان، میدان نبردی است که ابعاد و انگیزه های آن هم از جانب رژیم و هم از جانب زنان و جوانان، از خود مسئله پوشش فراتر می رود. پافشاری بر تحمیل پوشش اسلامی از سوی رژیم در عین حال بهانه ای است برای قدرت نمایی، تشدید فضای اختناق و سرکوب، زهر چشم گرفتن از کل جامعه. و از سوی زنان و جوانان هم نبرد اراده است، تلاشی است برای خروج از موقعیت تحقیرآمیز و فرودستی که این رژیم بر آنان تحمیل کرده است. این نبرد بخشی از مقاومت همه جانبه ای است برای رهائی از سلطه رژیم اسلامی.
آنچه که سران رژیم و امامان جمعه مفت خور را وحشتزده کرده و این چنین به هذیان گوئی واداشته است، خطر عقب رفتن روسریهای زنان نیست ، خطر جدی و کابوس واقعی آنها، بهم پیوستن جویبارهای مقاومت مردم و خطر برپائی خیزش های بنیان کن اجتماعی است. آنها از ترس چنین خطری است، که به هر حربه ای برای قدرت نمائی و مرعوب کردن جامعه متوسل می شوند. هدف آنها نه فقط زنان، بلکه فراتر از آن، مردمی است که نان و کار و آزادی و زندگی بهتری می خواهند. این مردم در کشوری زندگی می کنند که بر دریائی از ثروت های طبیعی قرار گرفته است. ثمره کار طاقت فرسا و ساعات کار طولانی با دستمزد ناچیز طبقه کارگر در این کشور، به جیب کمپانی ها و شرکت های وابسته به سران رژیم سرازیر می شود و یا صرف پروژه های نظامی و امنیتی برای سرکوب همین مردم می گردد.
41 سال است جمهوری اسلامی با تمام ابزارهای سرکوب و فریب خود در صدد تحمیل پوشش اجباری به زنان و جوانان است و امروز خود به شکست در تحمیل آن اعتراف می کنند. بکاربردن زبان زور و تهدید ، در کنار کمپین های ترویج فرهنگ زن ستیز و صرف هزینه های گزاف، نشانه شکست استراتژی فرهنگی جمهوری اسلامی در مقابل مقاومت زنان و جوانان است. بدون شک مقاومت زنان و جوانان در این عرصه تا به شکست کشاندن کامل این سیاست به ویژه در زمینه تحمیل پوشش اجباری به زنان ادامه خواهد داشت.
امروز رژیم با امواجی از تنفر و بیزاری توده های مردم زیر خط فقر، جوانانی که افق زندگی شان تاریک است، زنان خواهان آزادی و رهائی از ستم و سرکوب سلطه قوانین شرعی، مردم ستمدیده کردستان و مناطق دیگر که از ابتدائی ترین حقوق انسانی خود، محروم شده اند، روبروست. این واقعیت را واعظین حوزه های علمیه و امامان جماعت مزد بگیر به خوبی درک کرده اند. از اینروست که در یک تقسیم کار، مسجد و منبر، سپاه و بسیج و نهادهای پلیسی و امنیتی را بکار گرفته اند تا مانع از فوران خشم فروخفته مردم شوند. اما این طرفندها دیگر کارساز نیستند، مردمی که چیزی برای از دست دادن ندارند اما، در پاگرفتن یک جنبش پیشرو اجتماعی هم حرمت و کرامت خود را باز خواهند یافت و هم از نعمات به یغما برده شده برای بهبود شرایط زندگی خود بهره مند خواهند شد، این مردم سرانجام قیام رهائی بخش خود را برپا خواهند کرد.