بانک جهانی روز سه شنبه هفتم ژوئن، برابر با هفدهم خرداد، گزارش شش ماهه خود پیرامون وضع اقتصادی دنیا تحت عنوان “چشم انداز اقتصاد جهان” را منتشر کرد. خطوط عمده گزارش عبارتند از:
اقتصاد جهان در خطر رکود تورمی در حال افزایش قرار گرفته است. تورم موجود رو به افزایش خواهد بود. قیمت ها جهشی بالا خواهند رفت و با کاهش قدرت خرید مردم نرخ بیکاری هم زیاد خواهد شد.
یک دوره طولانی انقباض و کاهش رشد شروع شده است. کاهش رشد با افزایش تورم همزمان و شانه به شانه خواهد بود.
در گزارش گفته شده که جنگ اوکراین بحران کنونی را موجب شده، اما به قرنطینه در چین و ایجاد اختلال در زنجیره تامین کالاها و مواد به عنوان عوامل این بحران اشاره شده است.
بانک جهانی در گزارش شش ماه پیش خود در ماه ژانویه پیش بینی کرده بود که رشد اقتصاد جهان چهار و یک دهم در صد خواهد بود. در گزارش فعلی رشد امسال در بهترین حالت تنها دو و نه دهم در صد پیش بینی شده است.
در سال 2023 اگر رشد خوبی قابل پیش بینی باشد از سه درصد بیشتر نخواهد بود. تازه آنهم بر بستر افزایش تنش های ژئوپولتیک، رکود تورمی، عدم ثبات مالی، فشار و بدتر شدن امنیت غذایی ممکن است همین مقدار هم متحقق نشود.
کارشناسان بانک جهانی می گویند: با دوری کردن از بعضی جنبه های نئولیبرالیسم اقتصادی نظیرتحمیل ریاضت کشی به کارگران و ارتقای قدرت خرید آنان، احیای روحیه همکاری از طریق تقویت سه جانبه گرائی، دوری از ناسیونالیسم و نیرومند کردن گلوبالیزاسیون میتوان دنیا را وارد دوره تازه ای از رونق کرد. این رهنمود ها کمابیش در بعضی کشورها نظیر آمریکا در دستور قرار گرفته اما بحران را تخفیف نداده است. هم اکنون تورم در آمریکا به هشت و شش دهم رسیده است. بانک مرکزی با عجله نرخ بهره را بالا برده است. بانک های مرکزی دیگر از آن تبعیت کرده اند. این امر گرفتن وام را مشکل تر کرده است. در حال حاضر تنها حجم وام های دولتی به 71 تریلیون دلار رسده است. پیش بینی میشود که یک سوم دولت ها توان بازپس پرداخت وام ها و سود آنرا نخواهند داشت. با کاهش امکان وام گرفتن دولتی و شخصی و افزایش شدید قیمت ها قدرت خرید کاهش یافته و تاثیرات خود را روی کم شدن تولید و ازدیاد بیکاری گذاشته است.
بحران موجود در جهان تاثیرات خود بر اوضاع سیاسی را نیز به طرز مخربی گذاشته است. ازدیاد رقابت ها بویژه در میان کشورهای امپریالیستی موجب بالا رفتن روحیه جنگ طلبی و جنگ افروزی شده است.امپریالیسم در حال ظهور آلمان به بهانه جنگ اوکراین یک بودجه صد میلیارد دلاری برای تقویت نیروهای نظامیش تصویب کرد. با توجه به اوضاع خطیر و بحران اقتصادی موجود و ناتوانی دولت ها در مقابله با آن خطر جنگ افروزی افزایش یافته و جنگ اوکراین میتواند محرک شروع جنگ های دیگری باشد که امپریالیست ها به برافروختن آتش آنها نیازمند هستند. سفر جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا، به شرق اسیا و از جمله کره جنوبی و ژاپن اشکارا برای متحد کردن موئتلفین امپریالیسم آمریکا علیه چین بود. کابینه بایدن در استراتژی امنیتی سال خود رسما چین را به عنوان خطر اصلی جهانی معرفی کرده است. بایدن در این سفر صراحتا گفت که در صورت حمله چین به تایوان به طور مسلحانه از آن کشور دفاع خواهد کرد.
ار سال 2008 که بحران کنونی شروع شده و به عمق و خطرناکی امروز رسیده، کارگران و جناح چپ در میان کارگران و جناح چپ خود بورژوازی در غرب رشد کرده است. پیدا شدن نیروهائی مثل سیریزا در یونان، پادموس در اسپانیا، حزب سوسیال دموکراتیک و طرفداران برنی ساندرز در آمریکا، ملانشون و طرفدارانش در فرانسه این رشد را نمایندگی کرده اند. تقویت روحیه تشکل پذیری در میان کارگران در آمریکا نمایانگر این واقعیت است. بورژوازی برای مقابله با این رشد کوشیده است از تجریه تاریخی خود در به میدان آوردن نازیسم در آلمان، فاشیسم در ایتالیا و فالانژیسم در اسپانیا در دهه سی میلادی استفاده کرده و جناح راست افراطی و گرایشات فاشیستی کنونی را تقویت کنند. قدرتگیری راست های افراطی در آمریکا و به قدرت رساندن دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین در آمریکا، ژائیر بولسونارو در برزیل و ناریندرا مودی در هند در این چهارچوب ممکن شد.
با کنار رفتن ترامپ از ریاست جمهوری آمریکا و تیره بودن آینده روسای جمهور برزیل و هندوستان معلوم شده است که شرایط برای احیای فاشیسم دهه سی مهیا نیست. کارگران و نیروهای ضد فاشیستی در مقابل با تظاهرات ها و اعتصابات بزرگ و کوچک در جنگ طبقاتی موجود شرکت کرده اند. مبارزه ضد سرمایه ای که علیه نژادپرستی به هنگام مرگ جرج فلوید در آمریکا شروع شد و به شهرهای بزرگی در استرالیا، آلمان، قرانسه و چند کشور دیگر رسید از نمونه های برجسته مقابله کارگران و آزادیخواهان علیه عوارض نظام سرمایه داریست. جرج فلوید در 25 ماه مه 2020 در شهر مینیاپولیس آمریکا توسط یک پلیس سفید پوست نژادپرست عامدانه به قتل رسید. مبارزات و اعتراضاتی که علیه نژاد پرستی نهادینه در پلیس و کل آمریکا از 26 ماه مه شروع شد تا 17 ژوئن طول کشید و در اوج خود 26 میلیون نفر در آنها شرکت کردند. عکس العمل کارگران در چند سال اخیر در تشکل پذیری چشمگیر؛ برای نمونه در میان کارگران ابرشرکت هایی نظیر آمازون و زنجیره کافه های جهانی ابر شرکت استارباک خود را نمایانده است. مبارزات کارگران ابر شرکت شورون و چند کارخانه صنعتی بزرگ برای افزایش دستمزد و بهبود شرایط کار در آمریکا در همین چارچوب قابل بررسی است.
مبارزات کارگران و مزدبگیران علیه گرانی، حکومت های فاسد و نظام سرمایه داری در میان کشورهای در حال توسعه ای نظیر سریلانکا و اکوادور و در راس همه ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی به صورت امری روزانه درآمده است.
گزارش بانک جهانی، علیرغم خوش بینانه بودنش نشانه های این واقعیت را در خود دارد که بورژوازی و دولت هایش دیگر امکان اداره جوامع را نداشته و آنرا بر لبه پرتگاه رسانده و