حدود سه دهه بعد از تعیین روز اول ماه مه به عنوان روز جهانی کارگر در سطح جهان، در ایران نیز در سال ۱۳۰۱ خورشیدی برابر با ۱۹۲۲میلادی، کارگران برای نخستین بار به استقبال روز اول ماه مه رفتند و با تظاهرات، راهپیمایی و سخنرانی، این روز را گرامی داشتند.
اتحادیه کارگران چاپخانه های تهران و اتحادیه عمومی کارگران مرکز در سازماندهی و برگزاری مراسم اول ماه مه نقش مهمی داشتند و در حالی که در آن سال ها کارگران باید ۱۴ساعت در روز کار می کردند، شعار اصلی کارگران در این روز، هشت ساعت کار در روز بود. کارگران متشکل چاپخانه ها که در جریان مبارزات و اعتصابات خود توانسته بودند ۸ ساعت کار در روز را به کارفرما بقبولانند، خواستار آن شدند که ۸ ساعت کار روزانه در تمام بخش های کارگری به مرحله اجرا گذاشته شود. این کارگران در همبستگی با کارگران سراسر جهان، روز اول ماه مه را تعطیل و سال بعد از آن نیز در روز اول ماه مه از رفتن به سر کار خودداری نمودند. از آن به بعد، کارگران ایران نیز اول ماه مه روز همبستگی جهانی طبقه کارگر را به شیوه های مختلف گرامی داشته اند.
در تمام طول این سال ها کارگران چه در دوره های دیکتاتوری “رضا خانی و محمدرضا پهلوی” و چه در دوران حاکمیت ارتجاع اسلامی، بسته به فضای سیاسی و توازن قوای طبقاتی هرگاه توانستند این مراسم را بگونه ای برگزار نموده اند.
اما سرمایه داران و مرتجعین در ایران نیز مانند همقطاران خارجی خود و بدتر از آنان، در برابر تلاش و مبارزه کارگران برای ابراز همبستگی بین المللی در روز اول ماه مه، به سرکوب و سرنیزه متوسل شده و با خشونت زایدالوصفی به سرکوب و مقابله با کارگران پرداخته اند.
در آبانماه سال ۱۳۰۱ روزنامه «حقیقت» ارگان مرکزی اتحادیه کارگران مرکز برای دومین بار توقیف گردید و دیگر هرگز منتشر نشد. بسیاری از کمونیست ها و اعضای اتحادیه های کارگری دستگیر و تبعید شدند و امکان فعالیت و برگزاری مراسم علنی از بین رفت. سرکوب و اختناق به حدی شدید بود که حتی اتحایه های کارگری نیز مجبور بودند جلسات خود را مخفیانه برگزار نمایند. در روز یازده اردیبهشت سال ۱۳۰۶، ماموران شهربانی به چاپخانه ها یورش بردند و اعلامیه های مربوط به مراسم و جشن های ماه مه آن سال را ضبط کردند. در این یورش، شمار دیگری از رهبران اتحادیه ها دستگیر و به زندان افتادند. با این وجود کارگران در سال ۱۳۰۷ توانستند مراسم اول ماه مه را گرچه مخفیانه اما با شرکت صدها کارگر در اطراف تهران برگزار نمایند.
از آنجا که روز اول ماه مه تعطیل رسمی نبود، کارگران برای برگزاری این مراسم عموما نزدیکترین روز جمعه به اول ماه مه را انتخاب می کردند. در سال ۱۳۰۷ نیز به رغم جو خفقان و سرکوب، روز جمعه سوم ماه مه، گروه های ۳ تا ۵ نفره کارگران جدا از یکدیگر خود را به باغی بیرون از شهر که از قبل تعیین شده بود، رساندند. در این مراسم که حدود ۸۰۰ نفر در آن شرکت داشتند، سخنرانی های متعددی در مورد وضعیت کارگران، لزوم مبارزه علیه ارتجاع، همبستگی بین المللی کارگری و امثال آن ایراد گردید و سرودهای انقلابی اجرا شد. در سراسر این مراسم که از صبح زود آغاز گردید، پرچم های سرخ در اهتزاز بود. سال بعد از آن نیز مراسم تقریبا مشابهی با حضور دو هزار کارگر برگزار گردید که این بار شهربانی و نیروهای سرکوب به آن حمله و حدود ۵۰ نفر از کارگران از جمله رهبران اتحادیه ها را دستگیر نمودند و دهها فعال کارگری دیگر به اجبار مخفی شدند.
همین روال تا پایان سلطنت پهلوی و بعد از آن نیز ادامه یافت. بدین معنی که کارگران در نبرد دائمی خود با طبقه سرمایه دار بسته به شرایط و موقعیت سیاسی در جامعه، روز اول ماه مه را در اشکال علنی، نیمه علنی و یا مخفی برگزار کرده اند.
پرشکوه ترین و بی سابقه ترین مراسم اول ماه مه در ایران، پس از سقوط رژیم سلطنتی و در سال ۱۳۵۸ برگزار گردید. به دعوت ”شورای هماهنگی برگزاری اول ماه مه در تهران” نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر در این مراسم و تظاهرات باشکوه شرکت داشتند. صفوف بهم فشرده و گام های استوار کارگران، شعار: ”اتحاد اتحاد کارگر اتحاد” و شعارهای دیگری در نفی استثمار و نظام سرمایه داری، خیابان های مرکزی تهران را به لرزه افکند و کلیه سرمایه داران و مرتجعین تازه به قدرت خزیده را شدیداً به وحشت انداخت.
طولی نکشید که رژیم جمهوری اسلامی به کشتار و سرکوب وحشیانه کارگران، کمونیست ها و نیروهای انقلابی دست زد. انبوهی از کارگران پیشرو و آگاه را از کار اخراج نمود و به زندان افکند. شوراها و سایر تشکل های کارگری را قلع و قمع نمود و خفقان بی مانندی را بر جامعه حاکم ساخت.
رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، در عین ممنوع ساختن هرگونه تجمع کارگری و سرکوب خشن اجتماعات و مراسم های مستقل کارگری، به عوامل خود در خانه کارگر اجازه داد مراسم های فرمایشی و کنترل شده ای را برگزار نمایند تا اولا وانمود سازد که در جمهوری اسلامی گویا برگزاری مراسم اول ماه مه آزاد است و ثانیا از این طریق، هم جشن و مراسم اول ماه مه و هم مطالبات کارگران را به آنچه که توسط این تشکل ضدکارگری راه انداخته می شود و بیان می گردد، خلاصه نماید.
اما کارگران هیچگاه به خانه ضدکارگر و شوراهای اسلامی رژیم اعتماد نکردند و حتی در بدترین شرایط خفقان و سرکوب ولو در جمع های محدود، در اشکال مختلفی مراسم روز کارگر را برگزار کرده اند. جنبش کارگری اندک اندک از رکودی که در اثر سرکوب های دهه شصت گرفتار آن شده بود در آمد و در نیمه دوم دهه هفتاد و به ویژه از اوائل دهه هشتاد با رشد و گسترش چشمگیری همراه شد. از اوائل دهه هشتاد جنبش کارگری ایران شاهد شکل گیری تشکل ها، جمع ها و کمیته های مختلف کارگری است که در هماهنگی با هم هر ساله به شیوه ای و در مکانی اقدام به برگزاری مراسم روز جهانی کارگر می کنند.
مراسم های اول ماه مه در شهرهای مختلف ایران ظرف سال های اخیر، اساساً به همت همین تشکل ها، جمع ها و کمیته های مختلف کارگری سازماندهی و برگزار شده اند. از سال 1367 به این سو، برگزاری اول ماه مه وارد فاز و مرحله جدیدی شد و کارگران کردستان سنت های نوین برگزاری این روز مهم را به نام خود ثبت نمودند که در فرصت دیگری به آن خواهیم پرداخت.