همزمان با شیوع بیماری کرونا، هجوم ملخها به مزارع کشاورزی جنوب، اکنون شاهد وقوع سیلابهای ویرانگر در بخشهائی از ایران هستیم. با گسترش موج بارشهای شدید در ۱۳ استان ایران، یکبار دیگر فاجعه ای در کنار فجایع دیگر به به مردم ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ، که خود کم از بلایای دیگر نیست، روی آورده است.هم اکنون 130 روستا و یک شهر در استانهای جنوبی ایران در محاصره سیل قرار گرفته اند و چند محور اصلی ارتباطی نیز تخریب شده اند. سخنگوی سازمان مدیریت بحران رژیم، روز دوشنبه ۴ فروردینماه تعداد کشتهشدگان سیل در استانهای جنوبی را ۱۱ نفر عنوان کرد. گزارشهای رسیده حاکی هستند که خسارتهای جانی و مالی سیل مرتبا رو به افزایش است. هزاران خانه ویران شده اند و صدها هزار نفر از هستی ساقط شده اند. تشدید بارش باران تاکنون در استانهای هرمزگان، بوشهر، فارس، سیستان و بلوچستان، قم، گیلان، خراسان جنوبی، مازندران، سمنان و کرمان موجب طغیان رودخانهها و بالاآمدن سطح آب شده است. نقشههای هواشناسی حاکی از ادامه بارشها در نوار شمال تا جنوب شرقی ایران است. پیشبینی می شود در روزهای آینده سیل مناطق دیگری را نیز در بر بگیرد.
سیل مانند زلزله و آتش فشان و سونامی و طوفان و غیره یک فاجعه طبیعی است. بارش باران های سیل آسا در بسیاری از مناطق جهان همواره امکان وقوع دارند، اما میزان خسارات وارده ناشی از آنها همه جا یکسان نیست. انسان عصر ما دیگر اسیر بدون اراده دست طبیعت نیست، بلکه توانائی مهار بسیاری از نیروهای طبیعت و بکار گرفتن آنها در خدمت رشد و تکامل زندگی خود را به درجه بسیار زیادی به دست آورده است. اگر در ایران تحت حاکمیت های فاسدی چون رژیم های پادشاهی و اسلامی، هر رویداد طبیعی به فاجعه ای تبدیل می شود، علت را اساسا نه فقط در خشم طبیعت، بلکه مهمتر از آن در وجود نظام حاکم باید جستجو کرد. اگر بارانهای سیل آسا اجتناب ناپذیر هستند، اما براه افتادن سیل ویرانگر اجتناب پذیر است. اگر زلزله اجتناب ناپذیر است، ساختن بناهای مقاوم در برابر زلزله امکانپذیر است. در کشوری مانند ایران، بر خلاف زلزله، حتی در نفس راه افتادن سیلابها هم رد پای عوامل انسانی را می توان مشاهده کرد. با این همه تجربه و دانشی که در این زمینه وجود دارد، سیل به یک رویداد قابل پیشبینی تبدیل شده است.”غافلگیر شدن” در برابر رویدادهائی که هر ساله در فصل معین و مناطق معینی تکرار می شوند، سخن بی معنائی است. این رویدها هم قابل پیشبینی هستند و هم می توان خسارات ناشی از آنها را به حداقل رساند.
چنانچه تنها بخشی از میلیاردها دلاری که هر ساله صرف پروژه های احمقانه موشکی و اتمی، صرف تقویت نیروهای سرکوبگر مردم،صرف ماجراجوئی های منطقه ای در بیرون مرزها،صرف بنگاهها و موسسات مذهبی مروج عقب ماندگی و خرافات، می شود، صرف اجرای پروژه های زیرساختی و ماندگار برای حل همیشگی بحران هر ساله سیل می شد، هر گز با فجایعی از قبیل آنچه که امسال در استانهای جنوبی و سال گذشته در اکثر نقاط ایران اتفاق افتاد نبودیم. در این صورت باران زیاد نه مرگ و ویرانی، بلکه آب و آبادانی به همراه می آورد.
احیای جنگلها به جای تخریب آنها، احداث سیل بندها در مسیل ها به جای زمین خواری، لایروبی رودخانه ها و ساختن دیواره های سنگی در کناره های آن با پیشبینی های دقیق در مورد میزان بالا آمدن هر ساله آب، اجرای پروژه های آبخیزداری، از جمله اقداماتی هستند، که می توانند خسارات ناشی از شدید ترین سیلابها را نیز به حداقل کاهش دهند. اما جمهوری اسلامی نه تنها اقدام مثبتی در این جهت انجام نمی دهد، بلکه دست در دست سرمایه داران سودجو، با تخریب محیط زیست، وضع موجود را هم از آنچه هست مدام بدتر می کند.وقتی هم فاجعه اتفاق افتاد،مدیریت ناتوان و دستگاههای بروکراتیک و فاسد، نه تنها هیچ برنامه ای از قبل برای روبرو شدن با چنین وقایعی ندارند، بلکه در گرماگرم حادثه هم این دستگاهها نه خود کار موثری انجام می دهند و نه اجازه می دهند یاری رساندن به حادثه دیدگان بوسیله نهادهای مردمی سازمان یابد. هم اکنون صدها هزار نفر در نقاط مختلف ایران گرفتار سیل و عوارض آن هستند. دولتی که خود را صاحب یکی از گسترده ترین ماشینهای جنگی منطقه می داند و بیش از یک ملیون نفر نیروی سازمانیافته نظامی دارد، اقدام موثری برای کمک به این مردم حادثه دیده انجام نمی دهد. اشاعه ویروس کرونا هم نمونه دیگری از نحوه عملکرد این رژیم در اینگونه موارد است. اگرچه منشاء پیدایش ویروس کرونا ایران نبود، اما کسی نمی تواند انکار کند، که بیش از 50 پرواز شرکت هوائی ماهان وابسته به سپاه پاسداران از ایران به چین، پنهانکاری در مورد ابعاد اشاعه ویروس کرونا در ایران، میدان دادن به اقدامات خرافی و تاخیر در بستن مکانهای مذهبی، قرنطینه نکردن شهرها به عنوان یگانه راه حل موثر برای اشاعه آن به همه نقاط ایران، همه اینها نمونه های تبهکاری آشکار رژیم جمهوری اسلامی در قبال مردم ایران هستند.بدون تلاش برای رهائی از دست این رژیم،امیدی به تغییری در بهبود شرایط زندگی کارگران و اقشار محروم و ستمدیده این جامعه نمی رود.