در آستانه دو روز مهم از روزهای تاریخی و مبارزاتی سال هستیم. روز جهانی کارگر و روز معلم. در تقویم ایرانی امسال هر دو روز با 12 اردبیهشت ماه، مطابق با اول ماه مه همزمان شده اند.هرچند اول ماه مه، روز کارگر یک مناسبت جهانی است، اما روز معلم در ایران به دلایل ویژه ای، روز 12 فروردین تعیین شده است. این مناسبتها از لحاظ نقش مبارزات طبقه کارگر و مبارزات معلمان، به عنوان دو جنبش پایدار اجتماعی، در تحولات سیاسی ایران ،همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده اند.
۱۲ اردیبهشت، روز رسمی معلم در ایران است. اگر چه جمهوری اسلامی ایران هموار تلاش داشته و دارد تا مناسبت این روز را به روز مرگ یکی از آخوندها، بنام “مطهری” رقم بزند، اما بطور واقعی سابقه تاریخی این روز به سال 1340 شمسی و سالروز مرگ”ابوالحسن خانعلی”، بر می گردد. در آن سال، معلمان تهران در اعتراض به لایحه ای که حقوق فرهنگیان را نادیده می گرفت، در میدان بهارستان تظاهرات عظیمی برپا داشتند. این تظاهرات با تعرض و تیراندازی پلیس شاه روبرو گردید .در این جریان یکی از معلمان بنام “ابوالحسن خانعلی”، مورد اصابت گلوله قرار گرفت و جان باخت. و دو تن از معلمان نیز زخمی شدند.
روز 18 اردیبهشت همان سال در اجتماع بزرگ معلمان قطعنامه ای صادر شد که در آن روز 12 اردیبهشت را در گرامیداشت یاد خانعلی به عنوان روز معلم اعلام کردند و مقرر گردید که در این روز همه ساله کلیه مدارس و موسسات فرهنگی در سراسر کشور تعطیل شوند.بدنبال این تعرض و تداوم تظاهرات و اعتصابات معلمان در روزهای بعد، تغییراتی به رژیم شاه تحمیل شد و روز ۱۲ اردیبهشت، به عنوان روز معلم تثبیت شد.
اما شرایط زندگی و کار معلمان در طول 58 سالی که از آن زمان می گذرد، نه تنها بهبود نیافته است، بلکه برای اکثریت معلمان دشوار تر و تبعیض آمیزتر هم شده است.امروز اکثریت قاطع معلمان نه از امنیت شغلی برخوردارند و نه از حداقل حقوقی برای تامین معاش خانواده شان. در چنین شرایطی به ناچار به دنبال شغل دوم و حتی سوم نیز هستند. روشن است، معلمی که با تن و روان خسته سر کلاس حاضر می شود، نمی تواند نقش مطلوبی در آموزش شاگردانش داشته باشد. متقابلا شرایطی که معلم در آن قرار دارد، مستقیما بر روحیه دانش آموز و توانائی فراگیری وی تاثیر می گذارد.تنها در صورتی مدارس برای دانش آموزان محیطی دلپذیر و با نشاط و آماده برای آموختن خواهند بود، که معلمانی بی دغدغه از تنگناهای زندگی، با نشاط و پرشور و پر انرژی داشته باشند. و این ممکن نیست جز اینکه معلم فارغ از هرگونه مشکل معیشتی هم و غمش را صرف آموختن و آموزش دادن بنماید.
اما مشکل کار معلمان در محیطهای آموزشی به این جا هم ختم نمی شود. از کلاسهای پر جمعیت،ناامن، بدون امکانات اولیه کمک آموزشی، و بسیاری محدودیتهای دیگر از این دست که بگدریم، معلمان ناچار می شوند که مروج آموزش و پرورشی باشند که عمیقا با خرافه و ارتجاع در هم آمیحتهاست. معلمان ایران محکوم اند که از نزدیک شاهد اجرای طرح های ضد فرهنگی و تحقیرآمیز رژیم در مراکز آموزشی،از جمله جدا سازی جنسیتی، فرستادن دانش آموزان به مشاهده جبهه های جنگ هشت ساله ایران و عراق، تحت عنوان کاروان راهیان نور،و غیره روبرو هستند.چنین شرایطی است که تن معلم را خسته و فرسوده و روانش را پریشان و آزرده میسازد.
در سالهای اخیر جنبش معلمان ایران برمحور خواستهای آزادی معلمان زندانی، لغو سیاست خصوصی سازی آموزش و پرورش، رسمی شدن معلمان حق التدریسی، پیش دبستانی و شرکتی که با واسطه شرکت های پیمانکاری برای آموزش و پرورش کار می کنند، افزایش حقوق، پرداخت حقوقهای معوقه، آزادی تشکل و فعالیتهای صنفی، در مقیاس توده ای و گسترده ای ادامه یافته است. این مبارزه علیرغم دستگیری ها، اخراج ها، ایجاد محدودیتهای شغلی و غیره معلمان را مرعوب نکرده و از پیگیری خواسته ها باز نداشته است.
آخرین گزارشها حاکی از تشدید فشارهای جمهوری اسلامی بر جامعه معلمان ایران است. هم اکنون تعداد زیادی از معلمان خوشنام و مبارز و فعالان جامعه فرهنگیان در زندان بسر می برند.محکومیت ده سال زندان و اخراج برای معلم مبارز، محمد حبیبی با واکنش شدید انجمن های صنفی معلمان در سراسر ایران روبرو شده است. در آستانه 12 اردیبهشت، روز معلم دهها بیانیه از جانب بخشهای مختلف جنبش معلمان در محکوم کردن جمهوری اسلامی و در دفاع از وی و از معلم بازداشتی اسماعیل عبدی و دیگر معلمان زندانی، انتشار یافته است. محمدرضا رمضان زاده، سعید حق پرست، علی فروتن، مصطفی رباطی، حسن جوهری، حمیدرضا رجایی و حسین رمضان پور در بیدادگاه رژیم مجموعا به ۴۱ سال و هشت ماه زندان و۲۲۲ ضربه شلاق و محکوم شده اند. ناهید فتحیان هنوز در بلاتکلیفی در بازداشت به سر می برد . و این تنها بخشی از سیاست سرکوبگرانه جمهوری اسلامی بر علیه معلمان زحمتکش و مبارز است.
در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر و 12 اردیبهشت روز جهانی معلم یکبار دیگر باید تاکید کرد که جنبش کارگری و جنبش معلمان ایران خواسته ها و مطالبات مشترکی دارند که از لحاظ عینی آنها را در یک صف متحد بر علیه جمهوری اسلامی و بر علیه مناسبات ظالمانه و استمارگرانه ای قرار می دهد که این رژیم مدافع آن است.