روز دوشنبه ۳۱ شهریور علی خامنه ای به بهانه چهلمین سالروز آغاز جنگ هشت ساله ایران و عراق، با گرد آوردن تعدادی از فرماندهان و مسئولان سطح بالای ارتش و سپاه پاسداران و نیروی انتظامی و تعدادی از دیگر مقامات رژیم، طی سخنانی متناقض و بی شرمانه به تعریف و تمجید این جنگ جنایتکارانه پرداخت. جنگی که یک میلیون انسان را به کام خود فرو برد و یک چهارم ایران را ویران ساخت. جنگی که تبعات زیانبار روانی آن میلیونها خانواده تحت تأثیر قرار داد و صدمات آن هنوز در جامعه مشهود است. جنگی که زندگی و سالها عمر صدها هزار اسیر را در اسارتگاههای رژیم بعث و جمهوری اسلامی برای همیشه تباه کرد.
خامنه ای در سخنان خود در این گردهمایی، همانند سلف خود خمینی این جنگ جنایتکارانه را برکتی برای جمهوری اسلامی معرفی کرد و با سفسطه و ریاکاری، تمام مراحل و اقدامات آن جنگ ویرانگر را “عقلانی“ و برای کشور سرمایه ساز و پر دستاورد دانست که گویا طی آن ” پیشرفت و امنیت و طراوت “ بدست آورده اند. البته این جنگ ضد انسانی برای این جانیان و تحکیم پایههای حاکمیت دیکتاتوری اسلامی برکت بود. اما جان صدها هزار کودک و نوجوان را که از آنان برای صاف کردن میدانهای مین استفاده کردند، گرفت و خانوادههای آنان را برای همیشه داغدار کرد. خامنه ای در سخنان خود در کمال بیشرمی شکست مفتضحانه در این جنگ را پیروزی ” اظهرمن الشمس“ جمهوری اسلامی نامید و تبلیغات مخالفین را شُبهه افکنی دانست و گفت ” برخی شبهه افکنی میکنند که ایران در جنگ پیروز شد یا نشد. آن همه کشور به دنبال تجزیه ایران بودند و نتوانستند غلطی بکنند ، این خود پیروزی برای ما بود“. او همچنین پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل در سال ۱۳۶۷ در رابطه با آتش بس پس از یک سال و بالاجبار را نیز عقلانی ترین و مدبرانه ترین کار تاریخی جمهوری اسلامی به حساب آورد. تنها با این استدلال که ” اگر مدبرانه و عاقلانه نبود امام انجام نمی داد”. این درحالی است که خود خمینی پذیرفتن آتش بس را، پذیرفتن شکست در جنگ و سرکشیدن جام زهر خوانده بود. جنگی که رژیم سالها با شعار ” جنگ جنگ تا پیروزی و فتح قدس از راه کربلا ” مردم را می کشت و به کشتن می داد.
گرچه ظاهرأ هدف گردآوری این مجموعه از مقامات نظامی و قراردادن عکس سرداران کشته شده در صندلیهای خالی و اظهارات دروغ و بی سروته خامنه ای، پاسخی به پخش مستندهای تاریخی در رابطه با شکست و افلاس جمهوری اسلامی در ادامه دادن جنگ از زبان فرماندهان و مسئولان مستقیم این جنگ خانمان برانداز بود که در هفتههای گذشته در رسانههای خارجی پخش گردید، اما هدف اصلی آن ایجاد زمینه و مقدمه سازی در افکار عمومی جامعه برای تسلیم و سازش و زانو زدن دیگری در مقابل آمریکا است که رژیم اسلامی برای تداوم بقای خودش راهی جز آن پیش رو ندارند. خامنه ای با این سخنان میخواهد راه سرکشیدن جام زهر دیگری را بر خود هموار سازد و از حالا به اطلاع مردم برساند که اگر پای سازش با آمریکا رفت، این همان عقلانیت و تدبیری است که خمینی داشت و او هم از آن پیروی می کند. او به خیال خود می تواند با این سفسطه بازی و فریبکاری خاک در چشم مردم بپاشد و چهل سال مخالفت با آمریکا را که به هویت جمهوری اسلامی تبدیل کردهاند را توجیه نماید.
اینک که جمهوری اسلامی با اوضاع آشفته اقتصادی و بنبست سیاسی و اجتماعی در داخل روبرو است، کسان زیادی این اوضاع را محصول بی تدبیری و اتخاذ و اجرای سیاستهای خامنه ای از جمله جنگ افروزی و توسعه طلبی وی میدانند. از این نظر او آنرا تحریف در بازگویی جریانات جنگ خواند و به آنها نیز تاخت. او در توجیه این شکست گفت :” در آن زمان امکانات نظامی نداشتیم، سپاه هم یک نهاد یک ساله و از لحاظ نظامی ناقص بود”. بروز این زمزمه و مخالفتها با سیاستهای جنگ هشت ساله که تا کنون آنرا ” دفاع مقدس“ خواندهاند و کسی در داخل کشور جرأت زیر سؤال بردن آنرا نداشت، نشانه تضعیف موقعیت جمهوری اسلامی است و بر نگرانی خامنه ای از بروز یک خیزش تودهای علیه جمهوری اسلامی و فروپاشی نظام افزوده است.
جمهوری اسلامی بارها تلاش کرده است سیاستهای کلان شکست خورده خود را تحت نام “پیروزی” به خورد مردم بدهد. هر بار هم همزمان، با هر شکستی، با کشتار زندانیان سیاسی و ایجاد فضای رعب و وحشت در جامعه خواسته است که مانع بروز خیزش اعتراضی مردم شود. کشتار وحشیانه هزاران نفر از زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ و در شرایط پذیرش قطعنامه سازمان ملل و شکست جنگ ارتجاعی ایران و عراق برجسته ترین نمونه آن است. در شرایط کنونی نیز که جمهوری اسلامی در صدد سازش و تسلیم در برابر آمریکا است ، دست به اعدام در زندانها زده و مدتی است با اقدامات پیشگیرانه امنیتی از قبیل تشکیل طرح ” امنیت محور محله ” و ایجاد تیمهای ضربت سپاه پاسداران و بسیج در نقاط مختلف تهران خود را برای مقابله با خیزش تودهای و سرکوب آماده می نماید.
اما در شرایط کنونی، نه جمهوری اسلامی در موقعیت آن زمان است و نه توده های مردم توهمی به آن دارند. سالها تحمیل فقر و گرسنگی و فضای دیکتاتوری و خفقان، ماهیت ضد انسانی و جنایتکارانه و فاسد مافیایی سران جمهوری اسلامی را برای کارگران و توده های مردم زحمتکش بر ملا کرده است. امروز جمهوری اسلامی مورد تنفر و انزجار عمیق آنهاست و هیچ فرصتی را برای ابراز خشم و نفرت خود نسبت به این رژیم از دست نمی دهند.