بنا به گزارش ها روز سه شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ نیروهای مسلح گروه جیش العدل به دو خودروی سپاه پاسدارانِ رژیم اسلامی در منطقه مرزی سراوان در استان سیستان و بلوچستان حمله کرده اند. بنا به گفته مدیر کمپین فعالان بلوچ، در این حمله مسلحانه دستکم “پنج نیروی سپاه” کشته و چند تن دیگر به “گروگان” گرفته شدند. سپاه پاسداران نیز طی بیانیهای خبر حمله به نیروهای سپاه را تأیید کرده است. منابع نزدیک به گروه جیش العدل هم حمله به واحد گشتی سپاه پاسداران را تأیید کرده و گفته اند که در جریان این حمله ۵ نفر کشته و تعدادی به گروگان گرفته شده اند. تحرک دوباره جیش العدل و حمله به خودروی سپاه پاسداران در حالی انجام می گیرد که هشت روز قبل از آن، نیروهای مرزبانی سپاه پاسداران در منطقه مرزی شهرستان سراوان، کاروان سوختبران را به رگبار گلوله بستند که در نتیجه آن دستکم ۱۰نفر کشته و ۵ تن دیگر زخمی شدند.به دنبال آن در روز سه شنبه پنجم اسفند نیز تجمع های اعتراضی مردم سراوان با یورش نیروهای امنیتی رژیم روبرو شده و چند نفر را زخمی و دستگیر کردند.
جیش العدل که خود را “ارتش عدالت و برابری” و مدافع مردم سنی مذهب به ویژه در استان سیستان و بلوچستان ایران معرفی می کند در تبلیغات خود عوامفریبانه چنین وانمود می کند که این عملیات را به تلافی جنایات سپاه پاسداران در حق سوختبران انجام داده است. اما این عملیات اگر چه بر متن محرومیت های مردم این منطقه و در پی کشتار سوختبرانِ زحمتکش توسط سپاه پاسداران و تیراندازی به سوی مردم سراوان انجام گرفته است، اما هیچ ربطی به منافع مردم زحمتکش و مبارز این منطقه علیه سیاست های سرکوبگرانه و ارتجاعی رژیم اسلامی ندارد. گروه ارتجاعی جیش العدل می خواهد با بهره گرفتن از نفرت و انزجار عمومی و بر حق مردم بلوچستان از حاکمیت رژیم اسلامی و جنایات سپاه پاسداران در این منطقه، فعالیت های خود برای دامن زدن به نفرتِ کور مذهبی و قومی را توجیه کند و اعتراضات برحق مردم علیه رژیم اسلامی را به بیراهه ببرد و آن را به نیروی اهداف ارتجاعی خود تبدیل نماید.
رژیم جمهوری اسلامی طی سالیان گذشته از یک طرف با تحمیل محرومیت های بیشتر به مردم ساکن منطقه بلوچستان و از سوی دیگربا مسلح کردن عشایر وفادار به رژیم در منطقه، تحت عنوان تلاش برای ایجاد وحدت سنی و شیعه عملا به تفرقه مذهبی در میان مردم دامن زده است. همزمان با آن، نهاد بسیجِ سپاه پاسداران نیز با هدف تبلیغ شیعهگری و جذب نیرو در قالب “اردوهای جهادی” در منطقه حضور پررنگی داشته است. در نتیجهِ فعالیت۱۴۰ گروه جهادی در سیستان و بلوچستان، حدود سه هزار نفر از دانشجویان و دانش آموزان، تطمیع و جذب گروههای بسیج شده اند. این اردوها با تبلیغ مذهب شیعه، تفرقه مذهبی را تشدید کرده و بارها موجبات اعتراضات مردم منطقه را فراهم آورده اند.
در سیستان و بلوچستان در سایه تبعیضات نهادینه شده، نه تنها از شاخص های توسعه انسانی و اقتصادی خبری نیست، بلکه پدیده هایی همچون فقر و بیکاری، سوء تغذیه و محرومیت کودکان از تحصیل و آسیب های اجتماعی هستند که جهش وار توسعه می یابند. بالاترین نرخ بیکاری در کشور به سیستان و بلوچستان اختصاص دارد. حدود ۷۰ درصد مردم این منطقه زیر خط فقر زندگی می کنند. شاخص مرگ و میر نوزدادن در برخی مناطق بلوچستان به ۳۴ درصد می رسد. حتی بنا به گزارش های مستندِ وابسته به رژیم حدود ۵۰ درصد کل کودکانِ بازمانده از تحصیل در سطح کشور عمدتا متعلق به منطقه بلوچستان هستند. کودکان از حق تحصیل به زبان مادری محروم هستند. چندین سال است که رژیم به بهانه مقابله با قاچاق مواد مخدر که فرماندهان سپاه پاسداران از عوامل اصلی آن هستند، این منطقه را میلیتاریزه کرده است و همه برنامه هایش را با رویکرد امنیتی پیش می برد. در کنار این بی حقوقی های اقتصادی و نبود خدمات اجتماعی، تبعیض مذهبی و بی حقوقی های سیاسی هم بیداد می کند. در این منطقه، ابتدائی ترین آزادی های فردی، اجتماعی و سیاسی، آشکارا پایمال می شود. فعالین سیاسی و روزنامه نگاران که طی چند سال اخیر تحت تاثیر فضای اعتراضات عمومی در ایران پا به عرصه گذاشته بودند شدیدا تحت تعقیب و سرکوب هستند. در کنار اِعمال این بی حقوقی ها مقامات رژیم هر جا که تشخیص داده اند گروه شبه نظامی مِرصاد را به جان مردم انداختهاند. این گروه که هیچکدام از ارگانهای رژیم مسئولیت اَعمال آنها را به عهده نمی گیرد، با دستِ باز در کنار دیگر نیروهای سرکوبگر مستمراً به اذیت و آزار و سرکوب مردم مشغول بوده اند.
حمله گروه جیش العدل در روز سه شنبه ۱۲ اسفند به نیروهای سپاه پاسداران به رغم میلیتاریسم رژیم جمهوری اسلامی در این منطقه انجام گرفته است. این عملیات بار دیگر نشان داد که شکنجه و زندان، کشتار سوختبران، ترور مردم معترض توسط گروه مرصاد، دامن زدن به اختلافات مذهبی، سرکوب حقوق انسانی و ملی، احیای قبیلهگری، تحمیل بی حقوقی اجتماعی و تحمیل فقر با برنامه، هیچکدام نتوانسته امنیت مورد نظر نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی را فراهم سازد.فقر و محرومیت و سرکوب مُمتَد زمینه ای شده اند تا نیروهای مذهبی و مرتجعی نظیر جیش العدل بتوانند از آن تغذیه کنند و مانند سپاه پاسداران در جهت تشدید تفرقه مذهبی و قومی عمل کنند که دود آن از هر دو سو مستقیما به چشم مردم بلوچستان می رود.
اعمال سیاست تبعیض علیه مردم سیستان و بلوچستان و بی حقوقی هایی که به مردم این منطقه تحمیل شده است، از ماهیت سرمایه دارانه رژیم جمهوری اسلامی سر چشمه می گیرد. اما نباید گذاشت که نفرت و انزجار برحق مردم این منطقه و مبارزه جوئی آنها دستمایه گروه های مذهبی مرتجعی نظیر جیش العدل واقع گردد. تحرک نظامی این گروه ها به نیروهای مسلح رژیم بهانه می دهد تا فضای جامعه را نظامی تر کنند و اقدامات سرکوبگرانه خود را تشدید نمایند. کارگران و مردم ستمدیده و آزاده سیستان و بلوچستان برای مبارزه علیه جمهوری اسلامی و احقاق حقوق خود و خشکاندن زمینه فعالیت جریان های ارتجاع مذهبی راهی جز همبستگی با جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی و مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران در پیش ندارند.