روز یکشنبه ۱۷ اسفند، بازنشستگان و مستمری بگیران تامین اجتماعی و شمار قابل توجهی از جوانان حامی کارگران به فراخوان سه تشکل مستقل بازنشستگان در تهران و حداقل 20 شهر دیگر، تجمع اعتراضی برپا کردند. این هشتمین گردهمایی اعتراضی این شهروندان به سطح نازل حقوق ها و وضعیت سخت معیشتی شان بود. بازنشستگان و مستمری بگیران همسو با کارگران، خواهان افزایش حقوق و مستمریها به میزان ۱۲ میلیون و 500 هزار تومان هستند. اجرای کامل همسان سازی و درمان تکمیلی از دیگر خواسته های معترضان می باشد. آنها همچنین خواستار اینند که در اداره صندوق های بازنشستگی نقش داشته و نمایندگانشان در تصمیمگیری های پیرامون سرنوشت بازنشستگان شرکت داشته باشند. آنها در تجمعهای خود شعارهایی از جمله “حاصل کار دولت، غارت پول ملت»، «فریاد فریاد، از این همه بیداد»،حقوق ما ریالیه/هزینهها دلاریه – این همه بیعدالتی/هرگز ندیده ملتی – گرانی تورم/بلای جان مردم ” سر دادند.
در تهران نیروهای انتظامی و امنیتی از همان ابتدا به تجمع خیابان آزادی تهران، حوالی سازمان تامین اجتماعی و وزارت کار یورش بردند. آن سرکوبگران، با ضرب و شتم زنان و مردان بازنشسته و جوانان مبارزِ حاضر در تجمع، شماری را بازدشت کردند. نیروی های سرکوبگر در چندین نقطه دیگر نیز به تجمع کنندگان حمله کردند که با مقاومت شدید معترضین مواجه گردیدند. این سرکوبگرانِ تا دندان مجهز، در یک یورش، عده ای بازنشسته و جوان را دستگیر کردند. معترضین با کشمکش و جسورانه عده ای از دستگیر شدگان را از چنگ آنها درآورده، اما آنها قادر شدند سه جوان و یک بازنشسته را ببرند.
به نوشته س. اقبال در مقاله “خواسته های بازنشستگان تامین اجتماعی” بیست صندوق بازنشستگی در سطح کشور به فعالیت اشتغال دارند که در میان آنها صندوق تأمین اجتماعی اهمیت ویژهای دارد: حدود یازده میلیون نفر از کارگران و مزدبگیران کشور هم، هر ماهه به همین صندوق حق بیمه میپردازند. در مقابل صندوق بیش از دو میلیون نفر از بازنشستگان کشور را زیر پوشش خود میگیرد و در مجموع حدود شش میلیون نفر ماهانه از آن مستمری دریافت میکنند. به عبارتی دیگر، بیش از چهل و چهار میلیون نفر از شهروندان ایران دفترچه بیمه تأمین اجتماعی را در اختیار دارند. در واقع حال و آینده بیش از نیمی از ایرانیان به سرنوشت صندوق تأمین اجتماعی پیوند میخورد که از جمله فاسدترین نهادهای جمهوری اسلامی است.
انباشت این سرمایه عظیم در صندوق تأمین اجتماعی موجب میشود تا همیشه این صندوق به عنوان یکی از موسسات بزرگ مالی و صنعتی کشور شناخته گردد. تا آنجا که شرکتهای وابسته به صندوق تأمین اجتماعی اینک از مجموع صنایع سیمان، دارو، نفت و پتروشیمیِ کشور بیش از سی درصد سهم میبرند. اما از مجموع صدها شرکتی که در صندوق تأمین اجتماعی گرد آمدهاند هرگز حسابرسیِ درست و دقیقی صورت نمیپذیرد. به همین دلیل هم مدیران دولتی، صندوق تأمین اجتماعی را به جولانگاهی برای فساد مافیای خود مبدل کردهاند.
خواسته های بازنشستگانی که روز 17 اسفند که برای هشتمین بار به اعتراض در مقابل ادارات تامین اجتماعی گرد آمدند به قرار زیر است.
- پرداخت بدهیهای معوق دولت به صندوق تأمین اجتماعی.
- اجرای نظام هماهنگ و همسانسازی حقوق بازنشستگان صندوق تأمین اجتماعی با حقوق بازنشستگان کشوری و لشکری
- افزایش حقوق سالانهی بازنشستگان بر پایه میزان تورم و میزان مخارج یک خانوادهی عادی
- درمان رایگان و اصلاح نظام بیمهای بازنشستگان بدون نیاز به انواع و اقسام بیمههای تکمیلی
- به رسمیت شناختن استقلال کامل صندوق تأمین اجتماعی.
- واگذاری مدیریت صندوق تأمین اجتماعی به صاحبان اصلی آن، یعنی به کارگران
- حذف همیشگی ۲% کسورات مربوط به مادهی ۸۹
- مشارکت دادن بازنشستگان و کارگران کشور در تصمیمگیری و تصمیمسازی مدیران سازمان تأمین اجتماعی
- راهاندازی سیستم نظارتی و کنترلی پیشرفته در ساختار مالی صندوق با همکاری بازنشستگان توانمند آن.
- آزادی فوری دستگیر شدگان روز 17 اسفند.
مبارزات کارگران بازنشسته مورد حمایت بعضی از تشکل های کارگری همچون سندیکای شرکت واحد و کارگران قرارداد موقت شرکت نفت قرار گرفته است. آنها در بخشی از اطلاعیه پشتیبانی خود نوشته اند:
« ما کارگران، دیگر به فقر و بندگی تن نمیدهیم و با تمام قوا در مقابل هر گونه تعرضی به زندگی و معیشتمان میایستیم.”
لازم است مبارزات سازمان یافته اخیر بازنشستگان، مورد حمایت تمامی زنان و مردان کارگر قرار گیرد، زیرا همه خود آنها، در مرحله ای از زندگی در موقعیت این مبارزین حق طلب قرار خواهند گرفت. قطع دست دولتیان از اموال کارگران، تحمیل حداقل دستمزد ماهانه بالای 12 میلیون تومان و تحقق سایر مطالبات بازنشستگان و مستمری بگیران خواست اکثریت تام مردم ایران است».
لازم به یادآوری است که مبارزات جاری و موجود بازنشستگان در همانحال که خود در نتیجه حمایت های همه کارگران و تشکل های آنها تقویت خواهد شد، سطح کنونی مبارزات کارگری را ارتقا خواهد داد. بنابراین باید به هر شکل مقبول و ممکن مورد حمایت فعالانه قرار گیرد.