امام جمعه مرتجع شاهینشهر در استان اصفهان که گفته بود معلمان نباید از “زمین و زمان طلبکار باشند”، مجبور به عذرخواهی شد. نامبردە در سخنرانی خود در آیین افتتاح یک مدرسه خیریه، در مقابل رئیس آموزش و پرورش شاهینشهر گفته بود این حس که معلمان فکر کنند “زمین و زمان به آنها بدهکار” هستند، حس “خوبی نیست و باید اصلاح شود”. وی اضافه کرده بود که جامعه معلمان کشور باید “آموزش ببی
امام جمعه مرتجعی که معلمان را «طلبکار» خوانده بود، ناچار به عذرخواهی شد.
امام جمعه مرتجع شاهینشهر در استان اصفهان که گفته بود معلمان نباید از “زمین و زمان طلبکار باشند”، مجبور به عذرخواهی شد. نامبردە در سخنرانی خود در آیین افتتاح یک مدرسه خیریه، در مقابل رئیس آموزش و پرورش شاهینشهر گفته بود این حس که معلمان فکر کنند “زمین و زمان به آنها بدهکار” هستند، حس “خوبی نیست و باید اصلاح شود”. وی اضافه کرده بود که جامعه معلمان کشور باید “آموزش ببیند” که نگاه به “بالادستیها” در زمینه مالی، همیشه “استرسزا” است. امام جمعه شاهینشهر همچنین گفته بود که معلمان ایران در صورت “طلبکاری از زمین و زمان” برای آموزش “مایه” نخواهند گذاشت. وی درخواست اضافه حقوق را نیز به “خودزنی” تشبیه کرد و گفت در صورت افزایش حقوق، تورم از حقوق معلمان، سبقت خواهد گرفت. این اظهارات در شرایطی که معلمان ایران سالهاست برای کسب حقوق و جایگاه شایستە خود مبارزه می کنند و شماری از آنها نیز بازداشت شدهاند، انعکاس و اعتراضات زیادی را در جامعە و در فضای مجازی برانگیخت و در نتیجه، قاسم هاشمی امام جمعە شاهین شهر ناچار بە عذرخواهی شد.
بیش از ۶۰ سال از اولین اعتصاب معلمان و فرهنگیان یعنی از اردیبهشت ۱۳۴۰، وقتی کە معلمان در اعتراض به لایحه تعرفه حقوق فرهنگیان، کلاسهای درس را تعطیل کردند و با گردهمآیی جلوی مجلس شورای ملی در میدان بهارستان یک تجمع بزرگ اعتراضآمیز برپا کردند که در جریان آن یک معلم به نام ابوالحسن خانعلی، با گلوله رییس کلانتری وقت تهران کشته شد می گذرد و مبارزه برای کسب حقوق عادلانه و زندگی شایسته همچنان ادامه دارد اما هنوز بە خواستەهای برحق خود نرسیدەاند. در طول این سالها، جنبش معلمان فراز و فرودهای زیادی را از سرگذرانده است، و کارنامه اعتراضی آنها مجموعهای از رخدادهای فراموشنشدنی را در برمیگیرد: از اعتصابهای معلمان در روزهای انقلاب گرفته تا “تجمعهای سکوت” آنها در ابتدای دهه ۹۰، از روز ۲۳ اسفند ۸۵ که یگانهای ضد شورش به تجمع معلمان در جلوی مجلس حمله کردند، تا سه دور تحصن و اعتصاب فراگیر در سال ۱۳۹۷ و نهایتا تاریخیترین دوران نبرد اجتماعی معلمان پس از انقلاب، اعتصابات و اعتراضات گسترده و سراسری چند ماه اخیر بوده است. مبارزات فشردە و پیاپی معلمان و فرهنگیان طی دو سە ماە اخیر حول مطالبات شان هر بار با استقبال فزون تری نسبت بە دفعات پیش روبرو شدە و دامنە اعتراضات معلمان شاغل و بازنشستە، هم بە لحاظ کثرت شرکت کنندە و هم جغرافیا وسیعتر شدە است و توجەهای بسیاری از اقشار جامعه را بە خود جلب نمودە است. تشدید تلاشهای سرکوبگرانە حکومت علیە معلمان و رهبران و فعالان و هدایتگران این جنبش نیز نتوانستە است این جنبش خروشان و مردمی را کە برای خود جای در قلبهای معلمان و زحمتکشان و عدالت خواهان پیدا کردە از جوش و خروش فزایندە باز دارد.
این جنبش نە تنها نتیجە سالها مبارزە وتجربە است بلکە محصول شرایط بحران های کنونی جامعە و خشم و اعتراض نسبت بە حکومت اسلامی است. خشم و اعتراضی کە سراسر جامعە را در بر گرفتە است. از این رو مبارزات معلمان شور و شوق و امید بیشتری را در جامعە به وجود آورده است. خود این جنبش گویای بیرون آمدن جامعە از سکوت و سکون است و از چنان روشهای مبارزاتی بهرە می گیرد کە نمی توانند بە مانند خیزش دی و آبان و بە سیاق آن با کشتار و سرکوب آن را بە محاق ببرنند. حرکتی عمیقا دمکراتیک، مستمر و با برنامە مدون و هدف معیین و رهبرانی بر آمدە از دل یک مبارزە سخت و طولانی است کە از حمایت های گستردە گروە های اجتماعی برخوردار شدە است. حرکتی کە تنها در فکر و پیگیر منافع خاص صنفی خود نیست، بلکە خواستهای مترقیانە دیگری هم دارد کە با بسیاری از اقشار دیگر مشترک اند. حق تحصیل رایگان، مخالفت با خصوصی سازی آموزش، مخالفت با پولی شدن مدارس دولتی، با تبعیض آموزشی و غیرە…. به عبارت دیگر خواستەهای معلمان از آن همە عدالتخواهان، زحمتکشان و آزادیخواهان، فریاد مردم بە تنگ آمدە از فقر و تحقیر و تبعیض، فریاد کودکان کار و خیابانی و بی خانمان شدگان است. این خواستەها در جامعە بطور وسیع مطرح هستند و از عوامل طبقاتی کردن جامعە و مصادیق بارز بی عدالتی هستند. معلمان اگرچه “بخشی” از جامعه در کنار بخشهای دیگر اند، اما خواست و صدایشان بازنمای خواست “کلیت” جامعه است. تاریخی بودن حرکت اعتراضی معلمان در دوره اخیر اما تنها معطوف به حضور گسترده و پرشور آنها نیست، بلکه ناظر بر نقش ویژهای نیز است که معلمان در به هم پیوند دادن مبارزات برابری طلبانە در ایران بازی میکنند. جنبش اعتراضی معلمان به خودی خود گرهگاه و نقطه تلاقی مطالبات صنفی و سیاسی، خواست طبقه متوسط و طبقه کارگر، منافع گروهی و مصالح همگانی، مصائب نسل حاضر و رویاهای نسل آتی و … است. آنها هم با روابط ایدئولوژیک و ذهنی سرکوب درگیر اند و هم با روابط عینی سلطه و استثمار قدرت.
معلمان سالهاست به وضعیت آموزش و پرورش معترضاند. کالایی شدن آموزش و تعمیق نابرابری کودکان در دسترسی به آموزش، افزایش روزافزون کودکان بازمانده از تحصیل، محتوای کتابهای درسی، کلاسهای مملو از دانش آموز و کاهش کیفیت آموزش از جمله دغدغههای تشکلهای مستقل معلمان هستند. دفاع از حق «آموزش رایگان برای همه کودکان» از سرفصلهای دائمی اعتراض معلمان است. در همین حال، تبعیض و سقوط سطح معیشت معلمان نیز بر خواستهای متراکم آنها افزوده شده است. علاوه بر دهها هزار معلم که در دو دهه اخیر با قراردادهای موقت و حقوق تحقیر آمیز کمتر از حداقل دستمزد به کار گرفته شدهاند، معلمان رسمی هم که در استخدام دولت هستند، حقوقشان به نحو فاحشی کمتر از حقوق سایر کارکنان دولت است.
معلمان خواستار از میان بردن این شکاف، اجرای لایحه رتبه بندی و همترازی حقوق همه معلمان رسمی و موقت حداقل در سطح ۸۰ درصد حقوق اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی و افزایش کیفیت آموزش هستند. نمونهی بارز این تبعیض: در لایحه بودجه ۱۴۰۱ بە روشنی نمایان است. در این لایحه متوسط نرخ افزایش بودجه نهادهای دینی ۶۸ درصد است. این در حالی است که افزایش حقوق کارکنان دولت را تنها ١٠ درصد در نظر گرفته است. در چنین شرایطی است کە یکی از آخوندهای مفت خور، دروغگو، انگل و مرتجع کە سالهاست مثل زالو به ثروت کشور چسبیده اند و خون کارگران و اقشار بی بضاعت جامعە را می مکند، درخواست اضافه حقوق را برای معلمان به “خودزنی” تشبیه می کند و آنها را طلبکار می خواند.
ند” که نگاه به “بالادستیها” در زمینه مالی، همیشه “استرسزا” است. امام جمعه شاهینشهر همچنین گفته بود که معلمان ایران در صورت “طلبکاری از زمین و زمان” برای آموزش “مایه” نخواهند گذاشت. وی درخواست اضافه حقوق را نیز به “خودزنی” تشبیه کرد و گفت در صورت افزایش حقوق، تورم از حقوق معلمان، سبقت خواهد گرفت. این اظهارات در شرایطی که معلمان ایران سالهاست برای کسب حقوق و جایگاه شایستە خود مبارزه می کنند و شماری از آنها نیز بازداشت شدهاند، انعکاس و اعتراضات زیادی را در جامعە و در فضای مجازی برانگیخت و در نتیجه، قاسم هاشمی امام جمعە شاهین شهر ناچار بە عذرخواهی شد.
بیش از ۶۰ سال از اولین اعتصاب معلمان و فرهنگیان یعنی از اردیبهشت ۱۳۴۰، وقتی کە معلمان در اعتراض به لایحه تعرفه حقوق فرهنگیان، کلاسهای درس را تعطیل کردند و با گردهمآیی جلوی مجلس شورای ملی در میدان بهارستان یک تجمع بزرگ اعتراضآمیز برپا کردند که در جریان آن یک معلم به نام ابوالحسن خانعلی، با گلوله رییس کلانتری وقت تهران کشته شد می گذرد و مبارزه برای کسب حقوق عادلانه و زندگی شایسته همچنان ادامه دارد اما هنوز بە خواستەهای برحق خود نرسیدەاند. در طول این سالها، جنبش معلمان فراز و فرودهای زیادی را از سرگذرانده است، و کارنامه اعتراضی آنها مجموعهای از رخدادهای فراموشنشدنی را در برمیگیرد: از اعتصابهای معلمان در روزهای انقلاب گرفته تا “تجمعهای سکوت” آنها در ابتدای دهه ۹۰، از روز ۲۳ اسفند ۸۵ که یگانهای ضد شورش به تجمع معلمان در جلوی مجلس حمله کردند، تا سه دور تحصن و اعتصاب فراگیر در سال ۱۳۹۷ و نهایتا تاریخیترین دوران نبرد اجتماعی معلمان پس از انقلاب، اعتصابات و اعتراضات گسترده و سراسری چند ماه اخیر بوده است. مبارزات فشردە و پیاپی معلمان و فرهنگیان طی دو سە ماە اخیر حول مطالبات شان هر بار با استقبال فزون تری نسبت بە دفعات پیش روبرو شدە و دامنە اعتراضات معلمان شاغل و بازنشستە، هم بە لحاظ کثرت شرکت کنندە و هم جغرافیا وسیعتر شدە است و توجەهای بسیاری از اقشار جامعه را بە خود جلب نمودە است. تشدید تلاشهای سرکوبگرانە حکومت علیە معلمان و رهبران و فعالان و هدایتگران این جنبش نیز نتوانستە است این جنبش خروشان و مردمی را کە برای خود جای در قلبهای معلمان و زحمتکشان و عدالت خواهان پیدا کردە از جوش و خروش فزایندە باز دارد.
این جنبش نە تنها نتیجە سالها مبارزە وتجربە است بلکە محصول شرایط بحران های کنونی جامعە و خشم و اعتراض نسبت بە حکومت اسلامی است. خشم و اعتراضی کە سراسر جامعە را در بر گرفتە است. از این رو مبارزات معلمان شور و شوق و امید بیشتری را در جامعە به وجود آورده است. خود این جنبش گویای بیرون آمدن جامعە از سکوت و سکون است و از چنان روشهای مبارزاتی بهرە می گیرد کە نمی توانند بە مانند خیزش دی و آبان و بە سیاق آن با کشتار و سرکوب آن را بە محاق ببرنند. حرکتی عمیقا دمکراتیک، مستمر و با برنامە مدون و هدف معیین و رهبرانی بر آمدە از دل یک مبارزە سخت و طولانی است کە از حمایت های گستردە گروە های اجتماعی برخوردار شدە است. حرکتی کە تنها در فکر و پیگیر منافع خاص صنفی خود نیست، بلکە خواستهای مترقیانە دیگری هم دارد کە با بسیاری از اقشار دیگر مشترک اند. حق تحصیل رایگان، مخالفت با خصوصی سازی آموزش، مخالفت با پولی شدن مدارس دولتی، با تبعیض آموزشی و غیرە…. به عبارت دیگر خواستەهای معلمان از آن همە عدالتخواهان، زحمتکشان و آزادیخواهان، فریاد مردم بە تنگ آمدە از فقر و تحقیر و تبعیض، فریاد کودکان کار و خیابانی و بی خانمان شدگان است. این خواستەها در جامعە بطور وسیع مطرح هستند و از عوامل طبقاتی کردن جامعە و مصادیق بارز بی عدالتی هستند. معلمان اگرچه “بخشی” از جامعه در کنار بخشهای دیگر اند، اما خواست و صدایشان بازنمای خواست “کلیت” جامعه است. تاریخی بودن حرکت اعتراضی معلمان در دوره اخیر اما تنها معطوف به حضور گسترده و پرشور آنها نیست، بلکه ناظر بر نقش ویژهای نیز است که معلمان در به هم پیوند دادن مبارزات برابری طلبانە در ایران بازی میکنند. جنبش اعتراضی معلمان به خودی خود گرهگاه و نقطه تلاقی مطالبات صنفی و سیاسی، خواست طبقه متوسط و طبقه کارگر، منافع گروهی و مصالح همگانی، مصائب نسل حاضر و رویاهای نسل آتی و … است. آنها هم با روابط ایدئولوژیک و ذهنی سرکوب درگیر اند و هم با روابط عینی سلطه و استثمار قدرت.
معلمان سالهاست به وضعیت آموزش و پرورش معترضاند. کالایی شدن آموزش و تعمیق نابرابری کودکان در دسترسی به آموزش، افزایش روزافزون کودکان بازمانده از تحصیل، محتوای کتابهای درسی، کلاسهای مملو از دانش آموز و کاهش کیفیت آموزش از جمله دغدغههای تشکلهای مستقل معلمان هستند. دفاع از حق «آموزش رایگان برای همه کودکان» از سرفصلهای دائمی اعتراض معلمان است. در همین حال، تبعیض و سقوط سطح معیشت معلمان نیز بر خواستهای متراکم آنها افزوده شده است. علاوه بر دهها هزار معلم که در دو دهه اخیر با قراردادهای موقت و حقوق تحقیر آمیز کمتر از حداقل دستمزد به کار گرفته شدهاند، معلمان رسمی هم که در استخدام دولت هستند، حقوقشان به نحو فاحشی کمتر از حقوق سایر کارکنان دولت است.
معلمان خواستار از میان بردن این شکاف، اجرای لایحه رتبه بندی و همترازی حقوق همه معلمان رسمی و موقت حداقل در سطح ۸۰ درصد حقوق اعضای هیات علمی دانشگاههای دولتی و افزایش کیفیت آموزش هستند. نمونهی بارز این تبعیض: در لایحه بودجه ۱۴۰۱ بە روشنی نمایان است. در این لایحه متوسط نرخ افزایش بودجه نهادهای دینی ۶۸ درصد است. این در حالی است که افزایش حقوق کارکنان دولت را تنها ١٠ درصد در نظر گرفته است. در چنین شرایطی است کە یکی از آخوندهای مفت خور، دروغگو، انگل و مرتجع کە سالهاست مثل زالو به ثروت کشور چسبیده اند و خون کارگران و اقشار بی بضاعت جامعە را می مکند، درخواست اضافه حقوق را برای معلمان به “خودزنی” تشبیه می کند و آنها را طلبکار می خواند.