گزارشات میدانی حاکی هستند که مقاومت زنان، بویژه زنان جوان، در مقابله با پلیس به اصطلاح اخلاقی جدی و رو به افزایش می باشد. یک شهروند خبرنگار به نام سحر بختیاری در روز 27 تیر مشاهدات یک روز خود از باغفردوس تا چهارراه ولیعصر و مواجهه زنان با پوشش آزاد در مقابله با گشت ارشاد را چنین نوشته است:
زنی در حال عبور در جواب تذکر یکی از این ماموران میگوید: «تا کی میخواین اینقدر ارزون بمونید؟ به خاطر چهار تا بن خرید و اضافه کاری خودتونو تحقیر نکنید!»
سحر در بخش دیگری از گزارش خود نوشته:
“در شمال غربی میدان ولی عصر وضع ملتهب است، اما کسی از درگیری نمیترسد. ماموران زن تذکر میدهند و دختران میایستند و جوابشان را میدهند. ماموران هم گاهی عقبنشینی میکنند.”
در قسمت دیگری از گزارش چنین میخوانیم:
“در مرکز شهر فضا بیش از همه جا ملتهب است. گشتهای ارشاد با ونهایی که برخی از آنها دیگر خط سبز هم ندارند و سفید یکدست هستند همه جا دیده می شوند. با این همه، ولی مردم محکمترند. نزدیک «دانشگاه تهران»، جایی حوالی میدان انقلاب، دختران انگار نه انگار که اتفاقی افتاده است. با تمام فشاری که گشتهای ارشاد به تازگی ایجاد کردهاند اما آنها شجاعانه پوشش انتخابی خود را دارند و مشغول کافهگردی، خرید کتاب و پیادهروی هستند. آنها میخواهند این پیام را دهند: «ما به عقب برنمیگردیم.»
افزایش مقاومت زنان و مردان برابری طلب در مقابله با سیاست های تشدید سرکوب علیه زنان آزاده و آزادپوش چند دستگی در میان دست اندرکاران راس جمهوری اسلامی را بیشتر کرده است. در حالیکه فرمانده نیروی انتظامی اعلام کرده بود که بازگشت ون ها و نیروهای انتظامی علیه به اصطلاح آنان “هنجارشکنان” به دستور قوای مجریه و قضائی انجام گرفته است. رئیسی، جلاد ۶۷، با سکوت کامل در این مورد شانه از زیر هرگونه مسئولیتی را خالی کرده است. معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری نیز در روز ۲۴ تیر در مصاحبه با “رادیو گفتگو” اظهار داشته
که بر اساس نتایج پژوهشی دولتی که انجام گرفته تعیین «الگوی پوشش» برای زنان «اتلاف بودجه» بوده که «نه تنها اثرگذار نیست بلکه آسیبزا» هم خواهد بود.
او گفته است : “طبق پژوهشی که در تهران انجام شده است، ۳۹،۲ درصد از زنان بی حجاب تهران جوانان رده ۲۳ تا ۳۲ سال و متولدین دهه هفتاد هستند”.
او اضافه کرده که زنان مجرد در بالاترین رده این پژوهش با ۴۶.۶ درصد قرار دارند. ۴۲.۸ زنان متاهل هم بر اساس این پژوهش حجاب اجباری را رعایت نمیکنند. ۷۰ درصد همسران این گروه گفتهاند مخالفتی با نوع پوشش و بیحجابی همسران خود ندارند.
مخالفت با حجاب اجباری در میان زندانیان سیاسی مبارز هم انعکاس داشته است. برای نمونه نرگس محمدی، از قهرمانان مقاومت در زندان، در اعتراض به دور جدید برخوردهای حکومت با زنان در مورد حجاب اجباری نامهای منتشر کرده است. او نوشته است که «حجاب اجباری فقط مسئله زنان نیست» و همه شئون جامعه را در برمیگیرد.” خانم محمدی همچنین گفته از «حجاب اجباری برای حکومت، بسط سلطه و سرکوب و عقب نشاندن زنان بود، برداشت حجاب اجباری درست در نقطه مقابل آن اقدامی برای تحقق حقوق زنان و گامی برای شکستن قدرت سرکوب و سلطه حکومت دینی استبدادی است.»
مبارزه علیه پوشش اسلامی کارزاری مهم علیه دیکتاتوری عریان رژیم است. در این کارزار همه جانبه که هسته سخت قدرت در این روزهای منتهی به سالگرد انقلاب “زن، زندگی، ازادی” علیه تمامی معترضان و مبارزان راه انداخته مقابله با به اصطلاح خودشان “بد حجابی” جایگاه اول را دارد. زیرا جمهوری اسلامی از همان شروع عمر ننگینش از تحمیل حجاب اجباری به زنان بیشترین سوءاستفاده در تحکیم استبداد هار خود در جامعه را کرده است. به همین جهت مقابله با رژیم در این عرصه به همه اقشار جامعه مربوط است. بعضی از لیبرال ها بر این پندار غلط هستند که گویا آزادی در مقابله با دیکتاتوری تنها امر طبقه متوسط است و کارگران فقط به معیشت فکر میکنند. به اینها باید یاد شد که استبداد عریان از جانب دولت و کارفرمایان در ایران در اساس به خاطر ساکت نگهداشتن کارگران و ارزان نگه داشتن نیروی کار آنان می باشد. به همین جهت است که کارگران مبارز و آگاه در تمام سالهای گذشته با شعار “نان، کار، آزادی، حکومت شورائی ” در مبارزات و تظاهرات ها شرکت کرده اند. بنابراین مبارزه با حجاب اجباری در سطحی کلان به همه اقشار و از جمله زنان و مردان کارگر، مربوط است. اما در یک سطح مشخص نیز کار کردن با پوشش اسلامی برای زنان کارگر بسیار آزار دهنده است. متاسفانه تاکنون لباس اسلامی چندین زن کارگر در دستگاه ها گیر کرده و موجبات جانباختن آنها را فراهم کرده اند.