انقلاب ژینا با شعار : “زن، زندگی، آزادی” تاثیر غیر قابل انکاری در بهبود موقعیت زنان در جامعه ایران بر جای گذاشته است. این جنبش، که با پیشآهنگی زنان و دختران جوان آغاز شد، سنت پدر سالاری در خانواده را به درجات قابل توجهی عقب رانده و مقام زن در خانواده را ارتقا داده است، بطوریکه اکنون زنان نقش برجسته تری در تصمیم گیری ها در خانه و خانواده دارند. شمار قابل توجهی از مردان خانواده حامی مطالبات زنان شده و از زنان مخالف حجاب اجباری و حق آنها در آزادپوشی پشتیبانی میکنند. این تحولات اجتماعی بر شجاعت زنان برای مقابله با سیاستگذاران ضد زن رژیم، مامورین گشت ارشاد، حجاببانان و سایر مامورین افزوده است. هم اکنون زنان بسیاری بدون حجاب اجباری در مجامع عمومی در حال تردد هستند. گوئی موهای افشان زنان و دختران جوان مظهر آزادگی جامعه ایرانی گشته است.
رژیم اسلامی با تمام توانِ سرکوبش و با استفاده از قوه قضائی و ماموران، به جنگ زنان مبارز و آزاد پوش رفته است. شدیدترین و ضد انسانی ترین نوع سرکوب از جانب رژیم، صدور حکم اعدام برای زنان مبارزی است که به صورت مظهر مبارزه علیه استثمار و تامین برابری و از جمله مبارزه علیه اعدام در آمده اند.
قدیمی ترین زندانی زن که ابتدا حکم اعدام گرفت و بعداً به حبس ابد تغییر کرد، زینب جلالیان است. او که از سال ۱۳۸۸ در زندان است، به دلیل افشاگریهایش علیه زندانبانان و قضات مزدور به صورت مظهر مقاومت در مقابل جلادان و زندانبانان رژیم درآمده است. او که بیمار است و به معالجه نیاز دارد، شرط معالجه وی در بیرون زندان را نوشتن توبه نامه تعیین کرده اند. اما او مانند همیشه این پیشنهاد ننگین را رد کرده است.
زن رزمنده دیگر و از فعالان کارگری شریفه محمدی است. وی که ده سال پیش عضو “کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری” بود، با پرونده سازی با اتهام واهی شرکت در مبارزه مسلحانه برایش حکم اعدام صادر کردند. شریفه از ابتدای بازداشت با این اتهام مذکور روبرو نشد. اما وقتی در برابر جلادان و شکنجههای وحشیانهشان به مقاومتی شجاعانه دست زد برایش پاپوش دوختند. این حکم ضد بشری موجی از اعتراض را در خارج و داخل ایجاد کرد. گروههای حمایت از این فعال کارگری آزاده تشکیل گردید و کمپین برای آزادیش در داخل و خارج شکل گرفت. سرانجام فعالین کارزار وسیع در داخل و بیرون زندان قادر شدند فضائی ایجاد کنند که دیوان عالی رژیم را ناچار ساخت حکم اعدامِ شریفه را لغو کند.
فعال زن سیاسی دیگری که برایش حکم اعدام صادر شده پخشان عزیزی است. او دانش آموختهی مددکاری است به هنگام حملات داعش به کمک مردم کردستان سوریه یا روژآوا شتافت. او مهارت و توانائی خود را در آنجا در اختیار قربانیان توحشهای داعشیها گذاشت. او پس از شکست آن نیروی اسلامی افسار گسیخته توسط رزمندگان متشکل در نیروی سوریه دموکراتیک به ایران برگشت و به دام نیروهای اطلاعات افتاد. پخشان نیز بدلیل مقاومت جسورانه در مقابل جلادان با پرونده ساختگی به دادگاه فرستاده شد. پخشان عزیزی پس از حدود یک سال تحمل شکنجه در ۳مرداد۱۴۰۳ در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به اتهام مبارزه مسلحانه علیه حکومت اسلامی، به اعدام و چهار سال زندان محکوم شد.
سومین زن فعال سیاسی که با حکم ضد انسانی اعدام مواجه شده وریشه مرادی است. او پس از دستگیری با شکنجههای ضد انسانی شدیدی مواجه گشت. اما جلادان نتوانستند روحیه او را بشکنند. او در زندان نیز به عنوان یک فعال ضد اعدام از سه شنبه های نه به اعدام با نوشتن نامه، فرستادن پیام و دست زدن به اعتصاب غذا پشتیبانی کرد.
نمونههای فراوان از این دست نشان می دهند که انتقام گیری رژیم از زنان رزمنده با صدور احکام اعدام و زندان به جای ترساندن روحیه مبارزاتی، آنها را در مبارزه برای آزادی و برابری تقویت کرده است.