همزمان با صعود توقفناپذیر نرخ ارز در ایران، روز سەشنبە گذشته مرکز آمار در تازهترین گزارش از میزان تورم در ایران اعلام کرد: “نرخ تورمِ نقطهای در بهمن ماه ۱۴۰۱ به عدد ۵۳/۴ درصد رسیده است؛ یعنی خانوارهای کشور به طور میانگین ۵۳/۴ درصد بیشتر از بهمن ۱۴۰۰ برای خرید یک مجموعه کالاها و خدمات یکسان هزینه کردهاند”. مطابق این گزارش نرخ تورم ۱۲ ماهه، ۴۷/۷ درصد ارزیابی شده است. این هشتمین ماه پیاپی است که تورم سالانه بالای ۴۰ درصد است. بیشترین افزایش قیمت در گروه خوراکیها و آشامیدنیها بوده، جایی که کالاها ۶۸ درصد نسبت به دوازده ماه قبل گرانتر شدهاند. شکی در این نیست کە آمار واقعی از میزان تورم و گرانی بسیار بیشتر از ارقام اعلام شدە است.
روز سه شنبه گذشتە” احسان خاندوزی” وزیر اقتصاد در این رابطه نشست مطبوعاتی ای با خبرنگاران داشت تا ضمن ارائه گزارش مالی ١١ ماهه دولت، پاسخگوی سؤالات خبرنگاران باشــد. بی شــک یکی از محتمل ترین و اساسی ترین سوال این روزهای مردم، چرایی گرانی های اخیر به خصوص دلار اســت. از همین رو وقتی خبرنــگاری از وزیر اقتصاد در مورد دلار ٥٠ هزارتومانی، گوشت ٥٠٠ هزار تومانی پرسید، جواب داد که : پاسخ این سوالات را ندارد.
روزنامە آفتاب یزد که به اصلاح طلبان حکومتی نزدیک است، در گزارشی در این مورد تلاش دارد، کاسە کوزەها را سر وزیر اقتصاد و سوءمدیریت اقتصاد کشور بشکند و اصل ماجرا یعنی ورشکستگی کل اقتصاد جمهوری اسلامی بە دلیل وجود فساد مزمن، رانت خواری و سیاست های ضد مردمیِ این رژیم را سرپوش گذارد. آفتاب یزد مینویسد ، “آقای خاندوزی! شما وزیر اقتصاد هستید و این نشست مطبوعاتی برای پاسخ دادن به همین سوال هایی است که زندگی مردم را به مرز فلاکت رسانده است، یعنی چه برای این ســوال آماده نبوده اید؟ “آقای وزیر مگر زندگی مردم بازیچه دست شماست که خودتان را به بیخیالی زده اید و پاسخی ندارید” . اما بیچارە وزیر، واضح است کە نمیتواند جوابی داشتە باشد، زیرا خانە جمهوری اسلامی از پایبست ویران است. اگر مدیران و کاربدستان حکومتی، نالایق و نا کارامد هستند، اگر همە آنان کم یا زیاد در فساد غرقند، اگر در راستای موقعیت پست خود زندگی مردم را بە تباهی کشاندەاند، واضح است کە جوابی ندارند، اما اشتباە است کە مشکل را اساساً از این وزیر و آن مدیر دولتی بدانیم و پاسخ چراها را از زبان اینان بشنویم. واقعیت این است که مشکل بسیار فراتر از سوء مدیریت این یا آن وزیر است. مشکل نفس حاکمیت جمهوری اسلامیاست.
حاکمییتی کە بە دلیل بیگانگی آشکار با خواست و مطالبە مردمِ ایران برای برخورداری از یک زندگی در شأن انسان، از سوی اکثریت مردم مورد تعرض قرار گرفتە است. این اکثریت میدانند کە امروز پس از چهل و چند سال برای رها ساختن زندگی خود از گروگان جمهوری اسلامی راهی غیر از برچیدن این حاکمیت متصور نیست، این تنها راە ممکن و جواب ممکن برای پایان دادن بە تباە شدن زندگی انسانها در این کشور است. از اینرو خواست سرنگونی جمهوری اسلامی از اعماق این جامعە، از محل کار و زندگی انسان ها، از میان زنان، جوانان، کارگران، بازنشستگان، معلمان و حاشیە نشین ها بر خواستە و امروز رساتر از هر وقت دیگر در خیزش انقلابی ژینا فریاد زدە میشود. حاکمیتی کە امروز بر سرنوشت مردم در ایران حکم میراند برای بقای حاکمیت خود نانِ سرسفرە مردم را بە گروگان گرفتە است و بە قیمت تباهی زندگی آنان و محرومیت مردم از ابتدایی ترین حقوق خود، ثروت جامعە را صرف افزایش زرادخانە نظامی نیروهای سرکوبگر و گسترش تروریسم و دستگاهای تبلیغی خود را پر هزینە کردە است. حاکمیتی کە بقای خود را در گسترش ناامنی و فضای رعب و وحشت در جامعە می داند، وزیران و مدیرانش نمیتوانند امروز جوابی روشن برای چراهای بسیاری مربوط بە زندگی مردم داشتە باشند. واقعیت این است کە در این حاکمییت همەجا کفگیر بە تە دیگ خوردە است، این حاکمییت نە راە پیش دارد و نە راە پس، اکثریت مردم ایران، رنجدیدگان و محرومانی کە بار سنگین تورم و گرانی را بر دوش میکشند با خیزش انقلابی خود عزم جزم کردەاند کە با بە زیر کشیدن چنین حاکمیتی زندگی خود را از گروگان این رژیم رها سازند.