خامنەای در پیام نوروزی خود بە مناسبات آغاز سال ١٤٠٢ گفت “ریشه همه مشکلات کشور در اقتصاد، به ویژه تورم و گرانی و بە گفتە او: “کم بودن تولید داخل است” او همچنین گفت “با کنترل مشکلات اقتصادی، میتوان همه مشکلات کشور را حل کرد” . به همین دلیل سال ۱۴۰۲ را بە روال سال های قبل اینبار نیز با شعار بی محتوای دیگری چون “مهار تورم، رشد تولید” نام گذاری کرد. این اظهارات در حالی است که بر اساس تازهترین آمار منتشرشده توسط مرکز آمار ایران، نرخ تورم در بهمنماه سال جاری به ۵٣.٤ درصد رسید در حالی که شورای عالی کار در آخرین روز سال میزان افزایش حداقل دستمزد کارگران در سال آینده را ۲۷ درصد اعلام کرد. همچنین وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با انتشار گزارش سالانهٔ خود از رشد ۷۱ درصدی خط فقر در نیمه سال ۱۴۰۱ خبر داده و اعلام کرد که طی یک دهه گذشته شمار فقرای کشور بیش از دو برابر شده است.
شهریور سال 1358 خمینی در جمع کارکنان بخش رادیو در قم گفتە بود:
” اینهایی که زیربنای همه چیز را اقتصاد میدانند اینها انسان را حیوان میدانند. حیوان هم همه چیزش فدای اقتصادش است. زیربنای همه چیزش است. الاغ هم زیربنای همه چیزش اقتصادش است”.
اما اقتصادی کە زمانی مال حیوان معرفی میشد امروز پس از ٤٤ سال جمهوری اسلامی ایران را به سراشیبی سقوط کشانده است، تا جائیکە خامنەای آنرا بە عنوان مشکل اصلی در کشور نام میبرد. واقعیت این است کە “زنگ خطر” خیلی وقت است به صدا درآمده است، ولی طبق معمول حاکمییت اسلامی نه می شنود و نه می خواهد بشنود. دلیل آنهم روشن است. تداوم این حاکمییت بە همین فقر و محرومیت برای اکثریت این جامعە بند است. اما جمهوری اسلامی تنها بە تحمیل فقر و بە گروگان گرفتن نان سفرە مردم چون یک ابزار مهم سرکوب بسندە نکردە است ، بلکه همزمان با آن آزادی را نیز از مردم سلب کردەاند چرا؟ چون: « حقیقت این است اگر کسی نان شما را ببرد، آزادی شما را نیز گرفته است. اگر آزادی شما را بگیرد، یقین داشته باشید که نانتان نیز در خطر است، زیرا از آن پس نانتان وابسته به هوس و دلخواه ارباب خواهد بود، نه به تلاش خودتان. در سراسر جهان، تا جایی که آزادی عقب بنشیند، فقر نیز افزایش پیدا میکند، و برعکس». و این اتفاقیست کە در نظام جمهوری اسلامی افتاد، شاید تنها با این تفاوت کە جمهوری اسلامی نان و آزادی را بطور همزمان بە گروگان گرفت ، یعنی از همان روزهای اول خزیدن بە قدرت برای سوار شدن بر انقلاب 1357و خواست مردم قیام کنندە از انقلاب، با یورش بە آزادی شروع کرد و سپس بە سفرە مردم حملە ور شد و این چنین شد کە امروز زندگی اکثریت مردم ایران را به تباهی کشیدە شدە است.
حاکمان در قدرت آشکار می بینند و البتە می فهمند که همان اکثریتی کە در نتیجه حاکمییت آنان جان بە لبشان رسیدە است،اکثریتی کە نان سرسفرشان بە تاراج بردە شدە است و اکثریتی کە از ابتدایی ترین حقوق خود محروم شدەاند ، امروز شوریدەاند تا نان و آزادی خود را از گروگان این حاکمییت برهانند.
امروز پس از ۴۴ سال اکثریت مردم بە این نتیجە رسیدەاند کە این حاکمییت نە اینکە نان سفرە آنان را بە تاراج میبرد، برای خفە کردن صدای اعتراض به تاراج نانشان، آزادی را نیز از آنان سلب کردە است. یک ضرب المثل ترکی می گوید: « گفتم قاتغ نانم شود قاتل جانم شد». بە این دلیل واقعی امروز خواست سرنگونی این رژیم چون مانع اصلی نان و آزادی واقعا از اعماق این جامعە برخواستە است. جامعەای کە با شعار زن زندگی آزادی میرود تا نان و آزادی را از گروگان جمهوری اسلامی رها سازد .