بنا به گزارش ها، تجمع جمعیت کثیری از مردم در شهرستان سراوان در مقابل ساختمان فرمانداریِ این شهرستان در روز سهشنبه 5 اسفند ماه، در اعتراض به کشته و زخمی شدن تعدادی از سوختبران در منطقه مرزی این شهرستان با یورش نیروهای امنیتی رژیمِ اسلامی روبرو شد .تجمع اعتراضیِ مردمِ خشمگینِ سراوان در پی آن روی داد که روز دوشنبه 4 اسفند ماه نیروهای مرزبانیِ سپاه پاسداران در منطقه مرزی شهرستان سراوان، مسیر تردد گروهی از رانندگان و سوختبران در منطقه مرزی سراوان را مسدود کردند و به روی جمعیتی که به نشانه اعتراض در مقابل پایگاه سپاه سراوان تجمع کردند تیراندازی نموده که بنا به اطلاع شاهدان عینی دستکم ۱۰ شهروند کشته و ۵ تن دیگر زخمی شدند. بر اساس گزارش ها و ویدیوهای منتشر شده در شبکه های اجتماعی، تجمع اعتراضی مردم سراوان در روز سه شنبه 5 اسفند نیز با یورش نیروهای امنیتی رژیم به خشونت کشیده شد. نیروهای امنیتی و سرکوبگرِ رژیم با شلیک گلوله های ساچمه ای و پرتاب گاز اشک آور به صف مردم معترض یورش برده و چندین نفر را زخمی و دستگیر کردند. مردم معترض و خشمگین سراوان در واکنش به تیراندازی نیروهای امنیتی در اقدامی متقابل چند خودرو مزدوران کلانتری را به آتش کشیدند و ساختمان فرمانداری را به تصرف خود درآوردند. بعد از اعتراضاتِ مردمِ سراوان در روز سه شنبه نیروهای امنیتی رژیم با حضور پر شمار خود و استقرار در مناطق مختلف شهر، حکومت نظامی اعلام نشده ای را به اجرا در آورده اند. در همین حال شاهدان عینی از اختلال در خطوط تلفن همراه و اینترنت خبر می دهند. بنا به گزارش ها روز چهارشنبه 6 اسفند نیز در شهرهای زاهدان، قلعه بید، شورو، سرجنگل و میرجاوه تجمع های اعتراضی ادامه داشته است. همچنین در این روز بازارهای شهرهای زاهدان، ایرانشهر و سراوان در اعتراض به کشتار سوختبران و در حمایت از اعتراضات مردم به حالت نیمه تعطیل در آمده اند.
همزمان محمدهادی مرعشی، معاون امنیتی ـ انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان در واکنش به این وقایع ضمن تایید خبر کشته شدن شماری از سوختبران مدعی شد:«این حادثه در مرز شمسر شهرستان سراوان توسط سوختبرها در آن طرف مرز رخ داد که با تیراندازی افراد ناشناس یک نفر از سوختبرها کشته شد و تعدادی زخمی شدند». این مزدورِ امنیتیِ رژیم در ادامه ادعا کرد که این درگیری با تحریک و فضاسازی اعضای جیش العدل و تحرکات برخی از “سودجویان” در حوزه شهرستان سراوان به وجود آمد.
اما برخلاف ادعاهای کارگزارانِ امنیتی رژیم، خشم و اعتراض مردم سیستان و بلوچستان ریشه در تبعیض ها و بی حقوقی های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عمیق تری دارد. تازه ترین موردی که خشم و اعتراض مردم این منطقه را بر انگیخته است اجرائی شدن جنبه هایی از آخرین طرح اقتصادی رژیم تحت نام “رزاق” در منطقه سیستان و بلوچستان است. مقامات رژیم در این استان هدف طرح اقتصادیِ “رزاق” را ایجاد جایگاههای رسمی برای فروش سوخت، جلوگیری از “قاچاق ثروت ملی” و سودآوری برای مرز نشینان اعلام کرده اند. این ادعاهای مقامات رژیم در حالی است که بنا به گفته کمپین فعالان بلوچ، این طرح فقط مشمول ساکنانی می شود که تا شعاع ۲۰ کیلومتری مرز زندگی می کنند. در واقع طرح رزاق “شغل” سوختبری را برای اکثریت سوختبران غیرقانونی می کند، آنهم در شرایطی که در استان سیستان و بلوچستان گرداندن چرخ زندگی صدها هزار نفر با “شغل” سوختبری گره خورده است. در حقیقت این طرح، فروش و صادرات سوخت از راه غیر قانونی به پاکستان از طریق دور زدن تحریم های بین المللی را کاملا به انحصار مافیای سپاه پاسداران در می آورد. بر اساس “طرح اقتصادیِ کارشناسی شده رزاق” روزانه سودهای هنگفتی به جیب فرمانده های سپاه می رود و صدها هزار خانواده تنها راه امرار معاش خود و خانواده شان را از دست می دهند. قبل از کشتار سوختبران توسط نیروهای مرزبانیِ سپاه پاسداران در راستای اجرای طرح “رزاق”، اعدام بیش از بیست تن از زندانیان بلوچ در دو ماه اخیر خشمِ فروخورده مردم این منطقه را به مرز انفجار رسانده بود.
اما تبعیضات نهادینه شده و سیستماتیکِ ناشی از اِعمال سیاست های شوونیستی علیه مردم سیستان و بلوچستان به اینها محدود نیست و تاریخی طولانی دارد. در سیستان و بلوچستان در سایه این تبعیضاتِ نهادینه شده، نه تنها از شاخص های توسعه انسانی و اقتصادی خبری نیست، بلکه پدیده هایی همچون فقر و بیکاری، سوء تغذیه و محرومیت کودکان از تحصیل و آسیب های اجتماعی هستند که جهش وار توسعه می یابند. بالاترین نرخ بیکاری در کشور به سیستان و بلوچستان اختصاص دارد. حتی بنا به گزارش های مستند خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران حدود ۵۰ درصد کل کودکان بازمانده از تحصیل در سطح کشور متعلق به سیستان و بلوچستان و عمدتاً منطقه بلوچستان هستند. علاوه بر توسعه فقر و بیکاری و محرومیت از تحصیل، رژیم جمهوری اسلامی در سال های اخیر تحت عنوان “طرح توسعه سواحل مکران” و استفاده از “ظرفیتهای ژئوپلیتیکیِ” این جغرافیا، شهروندان بلوچ ساکن منطقه را ناچار کرده که زمینهایشان را به دولت واگذار کنند و منطقه را ترک کنند. این جابجائی جمعیت همواره یکی از موضوعات مورد اعتراض مردم این منطقه بوده است. از طرف دیگر بحران زیست محیطی از جمله خشکسالی و کمبود آب، بسیاری از روستاهای استان را خالی از سکنه کرده است. سوختبری بر بستر این اوضاعِ نابسامان به منبع تأمین معیشت صدها هزار خانواده در این منطقه تبدیل شده است. کشتار سوختبران توسط سپاه پاسداران هم در ادامه همان تبعیض های سیستماتیک و سیاست امنیتی کردن هر چه بیشتر فضای حاکم بر منطقه انجام گرفته است. در چنین شرایطی محکوم کردن جنایت سپاه پاسداران، همدردی با خانواده های داغدیده سوختبرانِ زحمتکش و حمایت از اعتراضات حق طلبانه مردم و پافشاری بر خواست معرفی و محاکمه آمران و عاملان این جنایت وظیفه جنبش کارگری و دیگر جنبش های پیشرو اجتماعی و همه نیروهای انقلابی و آزادیخواه است.