حزب کمونیست ایران

اعتراضات گسترده به اعدام سه جوان اصفهانی در نقاط مختلف ایران

جمهوری جنایتکار اسلامی با فرستادن وزیر کشورش، که سابقه جنایتکاری وسیع دارد، در صبح جمعه 29 اردیبهشت صالح میرهاشمی، مجید کاظمی و سعید یعقوبی، قربانیان پرونده ساختگی “خانه اصفهان”، را اعدام کرد. در چندین روز گذشته این سه فرزند دلاور مردم، خانواده های آنان، توده های مردم خشمگین معترض به اعدام در شهرهای اصفهان، تهران و سنندج، سازمان های سیاسی، فعالان حقوق بشر در داخل و خارج، نظیر سازمان عفو بین الملل و شماری از وکلا  با دست زدن به اشکال گوناگون مبارزه و اعتراض کوشیدند جلو این اعدام های ضد انسانی را بگیرند. در روند این مبارزات اشکال موثر و گاه مبتکرانه ای به میدان آمدند. رسانه ها در روز چهارشنبه 27 اردیبهشت دست نوشته ای از قربانیان رویداد “خانه اصفهان” را منتشر کردند که وسیعا بازدید و لایک شد. آنها روی کاغذ کتابخانه مرکزی زندان اصفهان درخواستی را نوشته و با مهارت به بیرون درز دادند. آنها نوشتند:

“از همشهریان و هم وطنان عزیز تقاضا داریم نذارید ما را بکشند. ما به یاری شما نیاز داریم.”

این فرزندان دلیر مردم ایران از طریق پخش فایل صوتی به دفعات اعلام کردند که اعترافات غیر صریح شان زیر ددمنشانه ترین و غیرقابل تحمل ترین شکنجه ها گرفته شده است. اینگونه اعترافات و پرونده سازی ها که در چهل و چند سال گذشته در سطح وسیعی انجام گرفته یک تلاش مذبوحانه بوده و برای مردم آشناست. به همین جهت بخشی از مردم اصفهان بدفعات در مقابل زندان دستگرد جمع شده و شعار گویان خواستار توقف اعدام فرزندان خود شدند. برای نمونه بامداد روز دوشنبه ۲۵ اردیبهشت جمعی از مردم در اطراف زندان مرکزی (دستگرد) گرد آمدند. در جریان این تجمع در حالی که سرکوبگران برای پراکنده کردن مردم از گاز اشک‌آور و حتی تیراندازی استفاده کردند، اما معترضین تن ندادند. آنها با شعارهای «مرگ بر خامنه‌ای»، «مرگ بر دیکتاتور» و «این آخرین پیامه، اعدام کنی قیامه» به رویاروئی با سرکوبگران پرداختند. همزمان جمعی از حقوقدانان با اشاره به اشکالات حقوقی پرونده خواهان توقف فوری اجرای مجازات اعدام سه متهم پرونده خانه اصفهان شدند.

نامزد مجید کاظمی در روز پنجشنبه 29 اردیبهشت نامه بسیار موثری انتشار داد. این دختر، که از تبار شجاعان شورش “زن، زندگی، آزادی” است، در بخشی از نامه خود نوشت:

“مجید! من و تمام آدمایی که تو رو حتی خیلی کم میشناسن با همه وجودمون داریم تلاش میکنیم تا حکمت بشکنه، ‏تا جون بی گناه عزیزتو از دست ندیم، تا برگردی به زندگی دوباره، ‏برگردی به من و زندگی‌ای که هنوز شروع نشده آوارش کردن رو سرمون، ما کوتاه نمیایم، پا پس کشیدن نداریم، خسته شدن نداریم، ناامید شدن نداریم، ادامه میدیم تا روزی که عکسمونو بذارم و بگم: ما بردیم.”

در اعتراض به این اعدام ها تجمع هائی در نقاط مختلف ایران برگزار گردید. در اصفهان تجمعی با شعارهای «مرگ بر دیکتاتور» و «قسم به سربداران، ایستاده‌ایم تا پایان» شکل گرفت و معترضان خیابان تختی را بستند.  معترضان در خیابان ستار خان تهران شعار دادند: «فقر، فساد، گرونی، می‌ریم تا سرنگونی» .در صادقیه تهران هم معترضان شعار دادند «اصفهان، اصفهان، تسلیت، تسلیت». تجمعات و اعتراضات مشابهی در تهران پارس، نازی آباد تهران، گوهردشت کرج ، گوهر شهر کرج، شهرک آپادانا، شهرک نگین غرب ، تهرانسر، شهرک اکباتان، وکیل آباد مشهد و مهاباد  در اعتراض به این اعدامها صورت گرفته است.  در زاهدان معترضان شعار دادند: «بسیجی، سپاهی، داعش ما شمایی».

لغو مجازات اعدام به معنای آن است که جان انسان فی نفسه ارزشمند است. در همانحال لغو این قتل های دولتی رژیم رو به سقوط اسلامی را از یکی از ابزارهای مهم سرکوبش محروم خواهد کرد؛ رژیمی که بقایش در 44 سال گذشته از جمله در گرو زندان، شکنجه و اعدام بوده است.

تداوم مبارزات علیه اعدام در چند روز گذشته بار دیگر نشان داد که این مبارزه خاموش شدنی نیست و زشد خواهد کرد. همه شواهد و نیز رجوع به مبارزات تاریخی نشان می دهند که مبارزات مذکور این ظرفیت را دارد “مجازات اعدام لغو باید گردد!” را توده گیر و به جمهوری اسلامی تحمیل کند. این مهم از طریق ایجاد سریع شبکه های مخالف اعدام در شهرها و محلات توسط فعالین سیاسی و حقوق بشری زن و مرد و بویژه دادخواهان متشکل و پیشآهنگ قدیم و جدید انجام پذیر است. چنین مبارزه ای راه را برای تقویت انقلاب ژینا و به گور نزدیک تر کردن جمهوری اسلامی هموارتر میکند.