بازی دیپلماتیک جمهوری اسلامی در مذاکرات بر سر احیای قرارداد برجام همچنان ادامه دارد. در حالیکه هیچکدام از طرفین بعد از ماهها مذاکره در وین و سپس انتقال آن به قطر، نشانه ای از پیشرفت در هیچ مورد مشخصی بروز نداده اند، در عین حال مدام تکرار می کنند که به توافق نزدیک هستند و رسیدن به توافق را ممکن می دانند. اینکه این مذاکرات سرانجام به چه نتایجی میرسد، هر چه باشد تردیدی نیست در اینکه نهایتاً جمهوری اسلامی بازنده این گفتگوها است. جمهوری اسلامی ادعا می کند که پروژه های اتمیش جنبه صلح آمیز دارند، اما هر وقت لازم شد خود آگاهانه برای امتیاز گیری در میز مذاکرات، سیگنال هایی در زمینه تمایل به ساخت سلاح اتمی را هم صادر می کند.
در این زمینه مانند بسیاری زمینه های دیگر رژیم اسلامی با تناقضی آشکار دست به گریبان است. این رژیم که با دانش و علم، دشمنی آشتی ناپذیری دارد و جهان، طبیعت، اجتماع و انسان را با خرافه ترین نظرات ممکن تعریف و تبیین میکند، برای ظهور امام زمان دعا کرده و برای بارش باران مردم را به خواندن نماز باران دعوت میکند، سطح تکنولوژی آن را در واکسن کرامت کرونا و یا در ماشین ایران خودرو می توان دید، همین رژیم با چنین سطحی از دانش و تکنولوژی، بخش بزرگی از سرمایه کشور را خرج ساختن بمب اتمی کرده تا بدین وسیله بقای خود را تضمین نماید .
در شرایطی که بخشی از کشورهای بسیار پیشرفته و صنعتی جهان از جمله آلمان و ژاپن درصدد محدود کردن و کاهش تدریجی صنایع اتمی خود هستند، تعدادی دیگر از کشورهای صنعتی و با سطح تکنولوژی بسیار بالا اساساً و آگاهانه دنبال ساختن بمب اتمی نرفته اند، حکومت اسلامی که از پایین ترین و فرسوده ترین سطح دانش تکنولوژی برخوردار است شبانه روز و با هزینه میلیاردی بر وی توسعه صنایع نظامی از جمله موشک های دور برد، درون یا پهباد و بمب اتمی مشغول تحقیقات است.
این در حالی است که ایران یکی از کشورهایی است که بر دریایی از سوختهای فسیلی مانند نفت و گاز نشسته است و جهان به سوی استفاده از اشکال دیگر انرژی می رود، ایران چه نیازی به انرژی هسته ای دارد ؟ ” دست رژیم بسیار زود در این زمینه رو شد و معلوم شد جمهوری اسلامی دنبال تامین برق ارزان و پایدار برای مردم ایران نیست ، بلکه نقشه های دیگری در سر دارد.
حاکمان و سخنگویانِ رژیم برای چند دهه، کار بر روی پروژه اتمیِ خود را تحت لوای دست یابی به انرژی اتمی از چشم مردم جهان و نهادهای بین المللی مخفی میکردند و پس از آشکار شدن آن، از استفادهِ صلح آمیز انرژی هسته ای سخن می گفتند. حالا پرده ها را کنار زده و حالا مرتب بلوف زده و از نود درصد غنی سازی اورانیوم و یا از داشتن موشک هایی با قدرت حمل کلاهک اتمی صحبت می کنند با این امید که مردم کشور را از اقتدار خود مرعوب کرده و با استفاده از نقش بازدارندگی ِ بمب اتم، حریفان و دشمنان خارجی حکومت را بترسانند. اتحاد جماهیر شورویِ سابق با داشتن هزاران بمب اتمی، متلاشی شد و کره شمالی و یا پاکستان با داشتن بمب اتمی جزو گرسنه ترین، محروم ترین و ناامن ترین کشورهای جهان هستند. در کره شمالی قحطیِ مداوم، هزاران نفر از مردم را قربانی کرده و در پاکستان فقر و عقب افتادگی با ارتجاع و استبدادی سنگین، زندگی را برای میلیون ها نفر به جهنم تبدیل کرده است. برنامه غنی سازی رژیم اسلامی چیزی جز فقیر سازی برای بخش وسیعی از مردم ایران نبوده و ماجراجویی و تروریسم اسلامیِ حکومت تهدیدی جدی برای امنیت و سلامتی مردم ایران است . فاجعه چرنوبیل می تواند در ایران تکرار شود و صدها هزار نفر را با مرگ و سرطان روبرو کرده و منطقه ای را برای همیشه غیر قابل زیست کند. عدم مسئولیت حکومت در مقابل جان و سلامتی مردم، سطح پایین، قدیمی و فرسوده تکنولوژی در ایران، تحریم ها بدلیل تروریسم و ماجراجویی رژیم، مهاجرت بسیاری از نخبگان علمی از ایران، سطح پایین کیفیت دانشگاهها و سیستم آموزش و پرورش، همه و همه ریسک بزرگی برای وقوع فجایع انسانی و محیط زیستی در رابطه با توسعه پروژه اتمی ایران حتی درشکل باصطلاح صلح آمیز آن است. داستان چرنوبیل باید زنگ خطری جدی برای مردم ایران باشد.
برای جلوگیری از تکرار چرنوبیل در ایران، برای مقابله با فقیر سازی میلیونی به برکت غنی سازی اورانیوم در حکومت اسلامی، چاره ای جز مبارزه بیشتر و گسترده تر با نظام فاسد و مستبد اسلامی و سرنگونی این حکومت ارتجاعی و جنگ طلب وجود ندارد.