اعتیاد به مواد مخدر در ایرانِ تحت حاکمیت رژیم اسلامی بیداد می کند. این واقعیت را هر رهگذری نیز می تواند به وضوح مشاهده کند. مشاهدات روزانه و اعترافِ خود کارگزارانِ حکومتی بیانگر آنند که بر سر راهِ گسترشِ اعتیاد در جامعه هیچ مانعی وجود ندارد و همه جا در مدارس، در دانشگاه ها، در کارگاه و کارخانه، در ادارات، در روستاها و مزارع شاهد گسترش این پدیده هستیم. جمهوری اسلامی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم در گسترش اعتیاد نقش فعال دارد. این رژیم هم به عنوان یک حکومت استبدادی، خدمتگزار نظام سرمایه داری و هم به مثابه بزرگترین کارفرما در ایران، عامل اصلی گسترش بیکاری، فقر، ناامنی اجتماعی، عدم امنیت سیاسی و ناامیدی نسبت به آینده در جامعه است و این مصائب از زمینه های اصلی گسترش اعتیاد در ایران هستند. به علاوه وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران از سالها پیش دست اندرکار تجارت مواد مخدر بوده اند. این دو دستگاهِ دولتی، هم در تسهیل انتقال مواد مخدر از مرزهای شرقی به سوی مرزهای غربی و جنوبی و هم در توزیع آن در داخل کشور نقش دارند. نقش سپاه و وزارت اطلاعات رژیم در توزیع وسیع و ارزان مواد مخدر در کردستان شناخته شده و انکار ناپذیر است.
اعتیاد یکی از جدی ترین و فاجعه بار ترین دستاورد جمهوری اسلامی است که دیگر کمتر خانواده ای است که در میان آنها و یا در همسایگی شان فرد و یا افرادی بگونه ای با مواد مخدر در ارتباط نباشند ، از مصرف کننده تا شبکه تولید و توزیع آن .
آمارهای رسمی در مورد مواد مخدر از مبتلا شدن بیش از پنج میلیون نفر از افراد جامعه به مصرف مواد مخدر اشاره دارند که نیمه آنها به مواد مخدر سنتی چون تریاک و هروئین در سنین سی و پنج سال به بالا و کمتر از نیمه معتادان از سن پانزده تا بیست و پنج سال به مواد مخدر صنعتی از قبیل شیشه، گل و حشیش گرفتارن . اگر معتادان وخانواده آنها، بخش درمان و امور قضایی و زندان را که درگیر مسئله اعتیاد هستند را در نظر بگیریم بیش از یک چهارم جمعیت ایران بگونه ای با مسئله مواد مخدر و اعتیاد درگیر هستند.
در ایران اعتیاد در میان زنان در ده سال گذشته دو برابر شده، یعنی از پنج درصد به ده درصد رسیده است. طبق گزارشات میدانی بسیاری، سن اعتیاد در میان نوجوانان دختر به 13 سال رسیده است. مصرف مواد مخدر صنعتی در این گروه سنی و بویژه روان گردان هایی چون شیشه و گل که سلامتی روانی و فیزیکی مصرف کنندگان را باخطرات جدی روبرو کرده سیری رو به رشد داشته است.
برخورد رژیم با معتادان که خود آنها قربانی مافیای تولید و توزیع مواد مخدر حکومتی هستند بشدت غیر انسانی و تحقیر آمیز است. در ایران با معتاد نه بعنوان بیمار، بلکه بمانند مجرم برخورد می شود و کمپ های معالجه معتادان و برنامه های پیشگیری و یا ترک اعتیاد در حد گسترش این پدیده وجود ندارد. میزان مرگ و میر ناشی از مواد مخدر به بیش از سه هزار نفر در سال و تولد هزاران نوزاد معتاد در سال، عمق فاجعه انسانی را نشان میدهد.
تولیدکنندگان کلان مواد مخدر که بازار را در کنترل دارند با استخدام روانشناس، جامعه شناس، شمیدان،پزشک و حسابدار به تحلیل و تجزیه بازار، میزان مواد مخدر لازم، تولید مواد جدید روان گردان برای جوانانی که هیچ شادی و امیدی ندارند می پردازند. برنامه های پیشگیری از اعتیاد بسیار کم و ناکافی بوده و هرازگاهی دستگیری و اعدام چند خرده فروش مواد مخدر و یا جمع آوری خشونت بار معتادان و تهیه فیلم های تبلیغاتی حداکثر کار و اقدامی است که مقامات رژیم و ستاد مبارزه با مواد مخدر حکومت انجام میدهند .
مواد مخدر برای رژیم اسلامی جدا از منافع اقتصادی و سیاسی، جدا از اَبزاری در سیاستهای خارجی، در داخل کشور چند میلیون جوان را از مبارزه سیاسی و دخالت گری اجتماعی محروم کرده و این مسئله در نقاطی چون کردستان آگاهانه طرح ریزی و اجرا می شود. در حالیکه تمامی مایحتاج ضروری زندگی گران و کم یاب می شود، این مواد مخدر سنتی و صنعتی است که به وفور در دسترس بوده و گاهی ارزان تر از هزینه یک وعده شام خانواده است.
تولید و توزیع کلان مواد مخدر در ایران بدون شرکت و همکاری نهادهای نظامی و امنیتی امکان پذیر نمی بود. مواد مخدر و اعتیاد بخشی از سیاست داخلی و خارجی رژیم اسلامی است و درآمد نجومی و میلیارد دلاریِ حاصل از تولید و توزیع مواد مخدر و انتقال آن از مرزهای ایران بخشاً صرف هزینه سرکوب در داخل و تروریسم در خارج می گردد. در دسترس و ارزان بودن مواد مخدر به روشنی نشان میدهد که حکومت اسلامی ایران نه تنها مشکلی با اعتیاد میلیونها نفر از مردم ایران و کردستان ندارد، بلکه از تراژدی اعتیاد در جهت ماندن در قدرت و سرکوب مردم استفاده میکند.