بنا به گفته محمود حاتمی، ریس سازمان نظام روانشناسی ایران، اخیرا طرحی به مجلس اسلامی ارائه شده است که به موجب آن به فارغ التحصیلان حوزه های علمیه اختیار داده می شود که به عنوان مشاورین روانشناس با رویکرد دینی در عرصه های مختلف مربوط به روانشناسی جوانان به فعالیت بپردازند. وی در دفاع از این طرح گفته است:«کسانی که در حوزه درس خواندند از نظر شخصیتی بهترین‌های روانشناسان و مشاوران هستند.»
سلمان ذاکر، نماینده ارومیه در مجلس اسلامی در دفاع از طرح اعطای مجوز مشاوره روانشناسی به آخوندها گفته است: «اتفاقا خیلی از دروس ما در مورد جوانان و روانشناسی آن‌هاست.»
اشتهای سیری ناپذیر اخوندها برای اشغال تمامی عرصه های قدرت و ثروت از تجارت و بازرگانی گرفته تا مقامات حکومتی و پستهای بالای اداری و اطلاعاتی و غیره و غیره، بر کسی پوشیده نیست . اما تلاش دستگاه مذهب برای دخالت مستقیم در امور پزشکی و درمانی یک رسوایی بزرگ و یک فاجعه برای مردم در ایران است. حماقت درمان و مداوای بیماران کرونایی و سرطانی با ادرار شتر و سوزاندن سرگین الاغ کافی نبود، حال روان درمانی و روان پزشکی آخوندی هم از راه می رسد.
تاریخ ایران انباشته از نقش ارتجاعی آخوندها در مقابل ترقی، پیشرفت و تجدد است. حداقل از زمان حکومت پادشاهان صفوی در پنج قرن پیش که روحانیت شیعه به یک نهاد تبدیل شد، تا امروز در هر تندپیچ تاریخی اخوندها و دستگاه دین با تمام قوای خود و متکی بر عقب افتاده ترین اقشار اجتماعی تلاش کرده اند مانع هرگونه تغییری به نفع مردم و پیشرفت جامعه شوند.
از سال ۱۲۸۴ ، یعنی ۱۱۷ سال پیش که انقلاب مشروطه به وقوع پیوست تا امروز آخوندها فعالانه علیه اهداف انقلاب مردم با ارتجاعی ترین افکار و عقاید و به کار گیری شریرانه ترین روشها به مقابله برخواسته اند. فاجعه آتش زدن سینما رکس آبادان که در فاصله چند دقیقه صدها انسان را زنده زنده در آتش سوزاندند، تنها یکی از نمونه های آتش ارتجاعی است که 43 سال است جامعه ایران را می سوزاند. رژیمی که خود مسبب اصلی بیماری‌های روانی و فیزیکی مردم است، داروها را گران و نایاب کرده، دسترسی به خدمات پزشکی لازم را به حداقل ممکن خود رسانده،و انواع مشقات روانی را برای مردم بوجود آورده با طرح آخوند روان درمانی نمک بر زخم مردم می پاشد.
در حالیکه هزینه گزاف خدمات پزشکی، گرانی شدید داروها در کنار گرانی سرسام آور دیگر اقلام مایحتاج زندگی، بهداشت و سلامت عمومی جامعه را به نازلترین سطح تنزل داده و بستر ازدیاد تلفات انسانی و کاهش طول عمر را هموار کرده است، تعرض رژیم به عرصه سلامتی مردم با قانونی کردن چنین طرحهائی عرصه را بر پزشکان و روان پزشکان تنگ کرده و بهداشت روانی جامعه را بیش از پیش ویران می کند.
در مملکتی که جان آدمی بی بهاست و جایگاه ارگان های اشاعه خرافه و نیروهای سرکوب برتر از هر ارگان خدماتی است، در مملکتی که رژیم حاکم بر آن ناتوان از تأمین نیازهای اولیه درمانی و پزشکی مردم است، اشاعه چنین خرافاتی و ارتقاء آن تا سطح قوانین اداره کشور، البته دور از انتظار نیست.
رژیم مرتجع حاکم بر چنین مملکتی، که در قبال بهداشت و سلامت روانی مردم خود را متعهد نمی داند، طبیعی است طلبه های دست پخت حوزه های قم و مشهد را که در واقع عقب مانده ترین بخش این جامعه هستند، مامور تامین سلامتی روانی جوانان می کند.
اگر رژیم اسلامی می خواهد برای بیش از نیم ملیون آخوندی که تولید کرده است، مشاغل جدید دست و پا کند، نباید اجازه داد که آنها را به عرصه بهداشت روانی مردم وارد کند.