زندانیان سیاسی زنان و مردان شریف و آزاده ای هستند که از حقوق اولیه انسانها، از آزادی بیان و مطبوعات، از حقوق برابر زن و مرد، از لغو تبعیض علیه اقلیت های ملی و مذهبی، از دفاع از محیط زیست، از حق ایجاد تشکل و حزب، از حقوق کارگران و زحمتکشان، از توقف جنایات حکومت اسلامی در کردستان دفاع می کنند .
ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی در رده های اول شکنجه و اعدام، نقض حقوق بشر، ترور و سرکوب در جهان است. حاکمان اسلامی ایران دست زدن به هر جنایتی علیه زندانیان سیاسی را لازمه بقای نظام که خمینی انرا اوجب الواجبات می دانست، مجاز می دانند.
این رژیم طی بیش از چهل سال قدرت در ایران هزاران زندانی سیاسی را اعدام و صدها هزار نفر را هم دستگیر، شکنجه و زندانی کرده است. کدام خانواده محله، کارخانه، اداره و حتی روستا در ایران هست که فرد یا افرادی از خانواده، هم محله ای و همکار آنها برای مدتی زندانی سیاسی نبوده و یا ناچار به تبعید نشده باشند؟
تنوع زندانیان سیاسی در ایران خود بیانگر تنوع مخالفت و نفرت اقشار و طبقات مختلف مردم با عقاید سیاسی بسیار متنوعی از این رژم است. کمونیست ها، فعالین کارگری، روزنامه نگاران و نویسندگان، اقلیت های ملی و مذهبی، فعالین اجتماعی و فرهنگی، وکلا و دانشمندان، فمنیست ها و فعالین حقوق زنان، موزیسین ها و هنرمندان، فیلم سازان و غیره خود نشان دهنده مخالفت بخش بزرگی از مردم ایران از هر قشر و عقیده ای با حکومت جمهوری اسلامی است .
گسترش مخالفت و مبارزه با حکومت اسلامی، رژیم را به دست زدن به شیوه های جدید و بسیار خطرناکی علیه زندانیان سیاسی کشانده است و انهم تلاش برای مبتلا کردن زندانیان سیاسی به بیماری های روانی و سپس فرستادن آنها به زندانهائی که اگر بیمار هم نباشند، تعداد زیادی از آنها را با مشکلات روانی جدی مبتلا میکند .
گزارشات زندان و صحبت های زندانیان سیاسی سابق پرده از این توطئه رذیلانه جمهوری اسلامی بر میدارد. خانم نرگس محمدی زندانی سیاسی در این زمینه میگوید: ” مقامات زندان و زندانبانها، آگاهانه و با برنامه دهها نوع قرص روان گردان را در اختیار زندانیان شکنجه شده و یا در سلول انفرادی قرار میدهند، زندانیانی که قبل از زندانی شدن هیچ قرص و دارویی مصرف نمی کردند و هیچگاه مشکلات روانی نداشته اند”.
جمهوری اسلامی در رذالت و جنایت گوی سبقت از هر رژیم استبدادی دیگری ربوده است. تلاش برای بیمار کردن زندانیان در زیر شکنجه و فشار و دادن قرص های روان گردان به آنها که دقیقا معلوم نیست چه مواد سمی و یا اعتیاد اور در آنها است، رها کردن زندانی سیاسی در میان مجرمین و معتادان و تشویق لاتها و چاقو کش ها به خشونت علیه زندانی سیاسی، ازجمله شیوه های ضد انسانی شکنجه هستند که در زندانهای جمهوری اسلامی معمولند.
ایرانِ تحت حاکمیت جمهوری اسلامی جزو معدود کشورهای جهان است که هنوز فعالین سیاسی و اجتماعی در آن به زندان افتاده، شکنجه و اعدام می شوند. آمار دقیقی از تعداد زندانیان سیاسی در ایران وجود ندارد. رژیم اساساً منکر وجود زندانیان سیاسی در ایران است و از دستگیر شدگان سیاسی به عنوان زندانیان امنیتی نام می برد. جمهوری اسلامی از بدو روی کار آمدن، همه زندانهای رژیم پادشاهی را تحویل گرفت و در طی چهار دهه صدها زندان مخفیِ بی نام و نشان را به زندانهای موجود در کشور افزود. رژیم اسلامی نه تنها تعداد زندانیان سیاسی را بسیار افزایش داد، بلکه اتهاماتی که به دستگیری زندانیان به بهانه امنیتی و تهدید علیه امنیت نظام وارد می کند نیز بسیار گسترش داد. رژیم هیچگونه مخالفت و دگراندیشی را در هیچ حوزه حیات سیاسی جامعه به رسمیت نشناخته و آنها را بعنوان خطری تهدید کننده برای بقای رژیم تلقی میکند .
زندانیان سیاسی جزو بهترین و شریف ترین بخش جامعه هستند. آنها انسانهائی هستند که برای آزادی، برابری، لغو تبعیض، برچیدن دائمی شکنجه و اعدام، حقوق مردم زحمتکش و فقیر، عدالت و لغو هرگونه تبعیض ملی، مذهبی و جنسیتی مبارزه کرده و برای تحقق آرمانهای انسانی خود بهائی سنگین می پردازند.
زندان جای هیچ انسان شریف و آزادیخواهی که برای دفاع از آزادی و کرامت انسانی، برای برابری و لغو هرگونه ستم و تبعیض، برای حقوق بشر و زندگی بهتر برای انسانها مبارزه می کند نیست .زندان جای بسیار مناسبی برای حاکمان جنایتکار اسلامی، برای شکنجه گران و اخوندهای وقیح و شیاد است که مصیبت و فلاکت را به ملیونها نفر از مردم ایران تحمیل کرده اند .
دفاع از زندانیان سیاسی و مبارزه برای آزادی فوری و بی قید و شرط آنها ، دفاع از خانواده زندانی سیاسی ، مبارزه علیه شکنجه و اعدام، خواست توقف فوری توطئه های حکومت علیه زندانیان سیاسی برای روانی کردن آنها و یا فرستادنشان به زندان عادی و در میان مجرمین و معتادان وظیفه فوری و انسانی همه ما است .
هیچکس را نباید بجرم مبارزه برای حقوق خود، بجرم اعتراض علیه فلاکت و ستمگریهای موجود، بجرم داشتن عقیده مخالف و انجام فعالیت سیاسی بازداشت و زندانی کرد. اگر قرار است کسی در کنج زندانها باشد، این عاملین و مسببان وضع موجود هستند که باید به زندان بروند، یعنی همان کسانی که فرزندان مردم را به زندان و زیر شکنجه می برند، همان کسانی که جگر گوشگان مردم را می کشند و در گورهای بی نام و نشان دفن می کنند، آنان که ثروت جامعه را به غارت می برند و این بار عظیم رنج و محرومیت و بیحقوقی را بر مردم تحمیل کرده اند.
بساط رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی، این حکومت ترور، زندان و شکنجه ، باید با مبارزه انقلابی کارگران و مردم محروم و ستمدیده از این کشور برچیده شود و در فردای پیروزی، آزادیهای بی قید وشرط سیاسی بعنوان جزیی از منشور انقلاب، به نیروی قیام کنندگان در سراسر کشور اعلام و اجرا گردد.