روز پنج شنبه ۱۸ دیماه سالگرد یکی دیگر از جنایتهای ضد انسانی جمهوری اسلامی بود. روزی که با شلیک موشکهای سپاه پاسداران یک هواپیمای اُکراینی با ۱۷۶ سرنشین که تعداد زیادی از آنها جوانان تحصیل کرده و پژوهشگر و محقق ایرانی در خارج کشور بودند جان باختند. جنایتی که به فهرست دیگر جنایتهای رژیم جمهوری اسلامی افزوده شد و صدها خانواده را داغدار و وجدان صدها میلیونها انسان در ایران و سراسر جهان را متأثر و جریحه دار کرد. اما سران این رژیم جنایتکار از بالا تا پایین نه تنها خم به آبرو نیاوردند بلکه علیرغم اسناد و مدارک غیر قابل انکار داخلی و جهانی، به مدت سه روز با دروغ وتلاش برای پاک کردن آثار جنایت و تهدید و به سکوت کشاندن خانوادهها و انسانهای مبارز، سعی در کتمان و پوشاندن آن جنایت هولناک نمودند و آن را نتیجه “ماجرا جویی آمریکا “، “فضا سازی مشکوک”و “دروغ محض و مضحک”نام بردند. حسام آشنا مشاور روحانی، روزنامه نگاران داخلی و خارجی را نیز تهدید نمود که ” از مشارکت در جنگ روانی خودداری کنند.” سرانجام روز چهارم با وقاحت تمام اعتراف کردند که هواپیما بر اثرخطای انسانی در شلیک موشک سرنگون شده است. اعلام این جنایت با اعتراضات توده های مردم در بسیاری از شهرها همراه شد که با شعارهایی علیه کل حاکمیت اسلامی آنرا محکوم نمودند.
در طول یک سالی که از ارتکاب این جنایت گذشت، جمهوری اسلامی نه تنها پاسخی به خانوادههای جانباختگان و مردم ایران و دیگر دولتهای زیربط نداده، نه تنها پرونده این جنایت را بررسی نکرده و عاملان و آمران آنرا معرفی نکرده، بلکه دادستان نظامی همدست قاتلان حاکم در تهران ضمن اعلام دستگیری یک نفر پایان تحقیقات و بسته شدن پرونده آن جنایت را اعلام نمود و “خطای فرمانده سامانه پدافندی سپاه پاسداران بوده است.”این درحالی است که دستگاههای امنیتی و قضایی رژیم هنوز به شکنجه و آزار و پرونده سازی برای معترضین به این جنایت ادامه می دهند.
در طول یک سال گذشته مسئولان جمهوری اسلامی با تجاهل و دروغ و پاسخهای ابلهانه تلاش نموده اند این جنایت را نیز همانند دیگر جنایاتی که در داخل و خارج انجام داده اند، مشمول مرور زمان سازند و به فراموشی بسپارند. در این راستا رژیم اسلامی که خود توانانیی و صلاحیت بازخوانی جعبه های سیاه هواپیما را نداشتند، چندین ماه از تحویل آنها به دولت فرانسه خود داری نمود. در توجیه این تأخیر جواد ظریف وزیر خارجه رژیم درکمال بی شرمی در پاسخ به خبرنگاران خارجی اعلام نمود که: “چرا دولتهای اروپایی امکانات و تخصص لازم برای باز کردن و خواندن اطلاعات جعبه سیاه را دراختیار جمهوری اسلامی قرار نمی دهند؟ “اخیرأ یکی دیگر از کارگزاران رژیم اعلام کرد که جمهوری اسلامی به خانوادههای جانباختگان غرامت ۱۵۰ هزار دلاری میپردازد. واضح است این ادعای رژیم دروغگوی اسلامی را نیز که اقتصادش در آستانه ورشکستگی قرار گرفته است، کسی باور نخواهد کرد.
آنچه اینک از فغان و ضجۀ خانوادههای جانباختگان این جنایت شنیده می شود، داد خواهی از ظلم وجنایتی است که در حق آنها صورت گرفته است. آنچه جمهموری اسلامی از آنان گرفته با پول قابل جبران نیست و درد جانکاه کشتن عزیزان به دست جنایتکاران فراموش نخواهد شد. بنابراین نتیجه این دادخواهی نمیتواند چیزی جز سرنگونی جمهوری اسلامی باشد. روز پنج شنبه در سالروز کشتار این انسانهای بیگناه تجمعاتی در تهران صورت گرفت. تعدادی از اعضأ خانواده قربانیان در ” فرودگاه خمینی”و در “شاهد شهر”محل سقوط هواپیمای سرنگون شده عزیزانشان تجمع اعتراضی بپا کردند و با روشن کردن شمع و گذاشتن گل بیاد عزیزانشان ضمن محکوم کردن مجدد این کشتار، از مردم ایران و جامعه جهانی خوستار داد خواهی شدند.
در همین رابطه ده تشکل دانشجویی از دانشگاههای ایران در بیانیۀ مشترکی به تاریخ ۱۷ دیماه ۹۹، تحت عنوان ” درسالگرد شلیک عمدی موشک به هواپیمای اکراینی، یک جامعه دادخواه علیه این جنایت است” بار دیگر قتل ۱۷۶انسان را محکوم نمودند. دانشجویان ضمن حمایت از دادخواهی خانوادهای جانباختگان اعلام داشتند که در این مسیر خود را در کنارشان می بینند. در بخشی از بیانیه مذکور آمده که : ” به یقین میتوان گفت این جنایت نه برای حاکمیت و مسببین آن امری پایان یافته است، نه برای خانوادههای جانباختگان و مردمی که در یک سال گذشته با صراحت اعلام نموده اند « نه می بخشیم و نه فراموش می کنیم». جنایتی که در ادامه کشتار معترضین آبان سال ۹۸ و پیش از آن توسط حاکمیت صورت پذیرفت، فضایی را موجب شد که جدال اصلی مردم و حاکمیت را به دنبال داشت و دانشجو، کارگر، بازنشسته، معلم و سایر بخشهای جامعه را در کنار خانوادههای جانباختگان قرار داد”.
واقعیت این است که تحت حاکمیت نکبت بار جمهوری اسلامی تمام روزهای سال برای مردم ایران به سالگرد جنایات این رژیم علیه آنان تبدیل شده است. سالگرد جنگ پر تلفات و ارتجاعی ایران و عراق، سالگرد یورش رژیم به دانشگاهها، فرمان یورش نظامی به کردستان و ترکمن صحرا و خوزستان، سالگرد کشتار زندانیان در سال ۶۰و ۶۷، سالگرد قتلهای زنجیره ای و دیگر اعدامها، سالگرد یورش به خوابگاه دانشجویان و کشتار آنان در تیر ماه ۷۸، سالگرد کشتار کارگران خاتون آباد، سالگرد کشتار اعتراضات مردم به ویژه در سالهای ۹۶ و۹۸ و سالگرد سرنگون کردن هواپیمای اکراینی هم یکی از صدها جنایت دیگر رژیم اسلامی هستند.
آیا میتوان برای حاکمیت جمهوری اسلامی غیر از جنایات بی شمار کشتار و ترور و زندان و شکنجه از سویی و تحمیل فقر و فلاکت، بیکاری و گرسنگی به کارگران و اکثریت جامعه ایران از سوی دیگر، دزدی و اختلاس، دروغگویی و به فساد کشاندن جامعه، تبلیغ و تحمیل خرافه و سوگواری و عزا به مردم ایران و منطقه، حتی یک نقطه مثبت در کارنامه حاکمیت اسلامی سرمایه سراغ داشت. واقعیت این است که تداوم جنایات و قُلدری این رژیم را تنها از طریق محو و سرنگون کردن انقلابی این رژیم میتوان پایان داد.