حزب کمونیست ایران

وقاحت در جمهوری اسلامی مرزی ندارد

 بنا به گزارش ایلنا خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی  رئیس سازمان امور اجتماعی ایران گفته است که : « 11 میلیون نفر در كشور حاشیه نشین هستند كه با درنظرگرفتن هشت میلیون نفر كه در بافت های فرسوده و تاریخی زندگی می‌كنند، در مجموع 19 میلیون نفر از 60 میلیون نفر جمعیت شهری در مناطق حاشیه نشین و بافت‌های فرسوده به سر می برند».

بهمن مشکینی، مشاور وزیر کشور نیز اعتراف کرده است که : «حدود ۴ میلیون معتاد درایران وجود دارند که این به معنای درگیری این تعداد خانواده با معضل اعتیاد و تبعات آن است». وی همچنین گفته است که جمعیت حاشیه نشینان ایران خود تولید کننده آسیب های اجتماعی هستند.

روشن است که اینگونه آمارها از زبان سران رژیم به هیچ وجه دقیق و قابل اعتماد نیستند. به این معنی که برای پوشاندن ابعاد فاجعه ، تا آنجا که بتوانند موارد منفی را کمتر از میزان واقعی نشان می دهند. بنا بر این هم جمعیت حاشیه نشین و هم جمعیت ساکن در بافت های فرسوده بسیار بیش از این آمار ها هستند. اما واقعیت این است که با همین حد از اطلاعاتی نیز که انتشار می یابد، ابعاد فلاکتی که جامعه ایران را فرا گرفته است، تا حدودی روشن می شود.

وقاحت حاکمان جمهوری اسلامی حد و مرزی ندارد . تقریبا یک نفر از هر چهار  نفر از جمعیت ایران را حاشیە نشین کردە و یا در اماکن نامناسب و فرسودە سکنی دادە اند و حالا این حاشیە نشینان خود ساختە را عامل و مسبب آسیب  های اجتماعی می نامند .

اگر همان رقم ادعائی 4 ملیون معتاد مشکینی را در نظر بگیریم و هر فرد معتاددارای یک خانوادە چهار نفری باشد ، شانزدە ملیون از مردم ایران با مشکلات اعتیاد خود و یا اعضا خانوادە اشان درگیر هستند .

آمارها چهرە کریە جمهوری اسلامی را نشان میدهند . هیجدە ملیون حاشیە نشین، چهار ملیون معتاد . پنج ملیون مهاجر ایرانی کە در دورە جمهوری اسلامی کشور را ترک کردە اند . شانزدە ملیون مردمی کە با مشکلات اعتیاد روبرو هستند ، بیش از 250 هزار زندانی. بیش از 5 ملیون بیکار، جمعیت ملیونی دستفروشان در واقع بیکاری پنهان، چندصد هزار کولبر و سوخت بر در کردستان و بلوچستان، اینها تنها بخشی از کارنامه رژیم اسلامی در ایران هستند.

وقاحت رژیمی که چنین شرایط فلاکتباری را بر مردم ایران تحمیل کرده است، رژیمی کە درسطح کشور و بویژە در نقاطی کە مخالفت با حکومت بیشتر است، با گاز شیمیایی بە مدارس دخترانە حملە میکند . کودکان را اعدام و بە گلولە می بندد، با هیچ معیاری قابل اندازه گیری نیست .

در چنین شرایطی است که زنان و جوانان و محرومان این جامعه به میدان آمده اند، تا شر این رژیم را از سر مردم ایران کوتاه کنند. اتحاد بیشتر مردم ، مبارزات سراسری و در ارتباط باهم ، حمایت شهرها و استانها از هم ، بە میدان آمدن بیشتر زنان و مردان شرط لازمە عقب نشاندن حاکمان فاسد و رسیدن بە پیروزی نهایی است .

ادامە حکومت اسلامی چیزی جز تداوم  جنایت علیه کودکان، گسترش اعتیاد و دیگر آسیب اجتماعی ،  تحمیل بی حقوقی و خفقان بیشتر نخواهد بود .

به میدان آمدن قدرتمند کارگران مراکز تولیدی و خدماتی، مبارزە متحدانە مردم کردستان و بلوچستان ،شرکت گستردەتر زنان و مردان در سراسر کشور ،   تنها راە نجات واقعی از دست رژیم اسلامی است .