نارضایتی و اعتراضات مردم آنچنان گسترش یافته و عمومی شده است که مقامات ریز و درشت حکومت هم ناچار به اذعان علنی آن هستند . هیچ بخشی از مردم ایران نیست که بگونه ای از سیاستهای ارتجاعی و استبدادی حاکمان اسلامی زیان ندیدهباشد. اینک رانت خواران ، خیل وسیع آخوندها ، کارگزاران و مدافعین رژیم هم به راحتی قادر نیستند از حکومت حمایت کنند .آخوندها عبا و عمامه خود را پنهان می کنند ، ریش ها زده می شود و حتی جیره خواران حکومتی به آسانی قادر به دفاع از حکومت نمی شوند .
هرچه رژیم منزوی تر می شود، دایره مدافعین او محدودتر و کوچک تر می شود .
تقی رستموندی، معاون وزیر کشور ایران و رئیس سازمان امور اجتماعی روز یکشنبه 26 دی در “دومین همایش ملی مواجهه با آسیبهای اجتماعی از دیدگاه اسلام” سخنرانی کرد.فرازهایی از سخنان او را رسانه هابرجسته کرده اند. او گفت:« میل به ایجاد تغییرات اساسی در میان شهروندان رو به افزایش است. او اذعان کرده به دلیل افزایش فشار اقتصادی و معیشتی تابآوری مردم کاهش پیدا کرده است.»
معاون وزیر کشور ایران در همان همایش گفت:
11 تا 13 میلیون نفر در کشور حاشیه نشین هستند. او از «مرگ سالانه ۵۰ تا ۶۰ هزار نفر بر اثر مصرف دخانیات در کشور» و «۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار سقط جنین غیرقانونی» در ایران خبر داد.
او گفت «اگر احساس کنیم به دلیل ناکارآمدیها، نگرش مردم به سمتی میرود که گویا حکومت دینی در حل چالشهای کشور موفق نیست و شاید حکومت دیگری نظیر حکومت سکولار و غیر دینی میتواند مشکلات کشور را حل کند، آن زمان زنگ خطر برایمان به صدا در میآید.»
مدتها سران حکومت اسلامی هرگونه صحبت از واقعیات مذکور را “سیاه نمایی” تلقی میکردند. آنها برای ساکت کردن منتقدین به زندان و سرکوب متوسل میشدند. اما واقعیات سرسخت را نمی شد با انکار کتمان کرد. انتقاد از اوضاع به قول آنها نامناسب به نزدیکان نظام حاکم سرایت کرد. پس هسته سخت قدرت تاکتیک جدیدی را به تاکتیک های قبلی افزود. مقامات و رسانه های تحت امر سران ضمن اغراق های سرسام آور در مورد قدرت اسلام و دستاوردهای به اصطلاح درخشان حکومت نیم نگاهی نیزبه واقعیات تلخ انداخته و کوشیدند آنها را کوچک جلوه دهند.
تقی رستموندی در سخنرانییاد شده خشم کوه آسای زنان و مردان ،از سالمندان گرفته تا نوجوانان، از کلیت جمهوری اسلامی را به ” میل به تغییرات اساسی و گرایش به حکومت غیردینی” در میان شهروندان ایران کاهش داده است. او خیزش های دیماه 96 و آبان 98 را به رفتارهای هنجارشکنانه یا کجروی کاهش داده است. معاون وزیر کشور ایران خواست شهروندان برای به گور فرستادن حکومت سرمایه دارانه جمهوری اسلامی را به کم شدن اعتماد شهروندان نسبت به حکومت دینی کاهش داده است.
معاون وزیر کشور ایران به طور مشروط از احتمال به صدا درآمدن زنگ خطر برای نظام اسلامیشان صحبت کرد. اما این زنگ را مدتهاست تشکل های کارگری رادیکال،کارگران هفت تپه، نفت، فولاد، خطوط آهن، شهرداری ها و سایر کارگران مبارز، معلمان، بازنشستگان، به صدا درآورده اند. این زنگ سالهاست توسط مردم مبارز کردستان ، زنان حق طلب، فعالان حقوق بشر، کنشگران محیط زیست، روشنفکران انقلابی، آزادیخواهان و کلا فعالان مدنی به صدا در آمده است.کارگران و زحمتکشان نیز مانند معترضین سال 1388 نیستند که به دنبال “رای” خود بودند. اینها مبارزینی مصمم، پیگیر و سختکوش بوده و خواستار “نان، کار و آزادی” هستند که جز با سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی متحقق نخواهد شد. به همین جهت است که هسته سخت قدرت شمشیر از رو بسته را نگه داشته است. آنها زندان ها را از فعالین عرصه های مختلف مبارزاتی و حتی تظاهر کنندگان معمولی انباشته اند و شب و روز مشغول شکنجه مخالفین تا حد کشتن آنها هستند. آنها میکوشند تمام ایران را به صورت شهر خاموشان و یک زندان واقعی در آورند.
چهل و چند سال حکومت اسلامی مترادف بود با فقر ملیونی ، فلاکت و گرانی ، اعتیاد و خشونت ، اعدام و شکنجه ، نقض سیستماتیک حقوق بشر ، سرکوب و میلیتاریزم در کردستان ، تبعیض و بی حقوقی علیه زنان ، و اقلیت های ملی و مذهبی ، فجایع زیست محیطی و دهها معضل و مشکل اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، بهداشتی ، آموزشی دیگر .
حاکمان مرتجع اسلامی باید جوابگوی چهار دهه جهل و جنایت ، غارت و سرکوب باشند و خواست جدایی دین از دولت ، جدایی دین از آموزش و پرورش و قطع کمک های مالی حکومت به نهادهای مذهبی باید در صدر خواستهای مردم برای حکومت جانشین این رژیم فاسد و مرتجع باشد .ما همراه با توده های وسیع مردم از حامیان و مزدوران حکومت اسلامی می خواهیم آینده خود و خانواده هایشان را به بقای این حکومت رفتنی گره نزنند.