مجله معتبر “فوربس” به تازگی گزارشی در مورد افزایش حیرت آورِ تعداد “میلیونرهای ایرانی” منتشر کرده است. بر اساس این گزارش شمار میلیونرهای ایرانی در سال ۲۰۲۰ میلادی به ۲۵۰ هزار نفر و نرخ رشد ثروت آن ها به بیش از ۲۴.۳ درصد رسیده است. در همین رابطه موسسه مطالعاتی “کَپ جمنای” با انتشار گزارش جهانی ثروت در سال ۲۰۲۱ اعلام کرد که جمعیت میلیونرهای جهان در سال گذشته میلادی ۶.۳ درصد و مجموع ثروت آنها نیز ۷.۶ درصد افزایش یافته است. این رشد در ایران به ترتیب ۲۱.۶ و ۲۴.۳ درصد بوده و این کشور با جهش سه پلهای در ردهبندی جهانی به رتبه چهاردهم صعود کرده است. بدین ترتیب، ایران از بزرگترین رقیب خود، عربستان سعودی که با حضور ۲۱۰ هزار میلیونر در رده هفدهم جهان قرار دارد، پیشی گرفته است.
اما ببینیم این ثروت باد آورده به ازاء چه میزانی از تحمیل فقر به جامعه ایران تامین شده است؟
رئیس موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی، که یک سازمان دولتی است، در اوایل ماه ژوئن امسال اعلام کرد در طول دو سال ۹۶ تا ۹۸ شاخص خط فقر مطلق به ۳۰ درصد رسید. مطابق یک تحقیق میدانی ۳۳ درصد از مردم ایران دچار «فقر مطلق» هستند و شش درصد از آنان نیز در زیر خط گرسنگی به سر میبرند. البته می دانیم که مطابق یک روال در ایران اینگونه آمارها در جهت پنهان کردن همه واقعیت دستکاری می شوند.
فقر مطلق به شرایطی گفته میشود که در آن امکانات مادی فرد یا خانوار تکافوی نیازهای اولیه آنها را نکند. دسترسی به غذا، آب آشامیدنی سالم، سرپناه مناسب، آموزش اولیه و خدمات بهداشتی ضروری جزو این نیازهای اولیهاند. طبق تحقیقات کارشناسان 60 تا 70 مردم ایران در فقر نسبی به سر میبردند. این قربانیان فقر از قربانیان اصلی ویروس کرونا نیز بوده اند. روزنامه همشهری چاپ تهران بر مبنای “شاخص فلاکت” به بررسی مسئله فقر پرداخته است. “شاخص فلاکت” به جمع نرخ بیکاری و تورم گفته میشود. این روزنامه می نویسد که در پایان سال ۹۹، “شاخص فلاکت”، در ایران بالاترین حد نصاب دهه ۹۰ را ثبت کرده است. گزارش این روزنامه در اردیبهشت سال جاری نیز نشان میدهد دو استان مرزی کرمانشاه و کردستان در پایان سال ۹۹ از لحاظ شاخص فلاکت صدرنشین بودند و جمع نرخ تورم و نرخ بیکاری این دو استان در غرب کشور به بالای ۵۸ درصد رسید. پس از آن استانهای هرمزگان، چهارمحالوبختیاری، خراسان شمالی و لرستان به ترتیب بالاترین رتبه را کسب کرده و شاخص فلاکت آنها بالای ۵۰ درصد روایت شده است.
آری در چنین شرایطی است که صاحبان قدرت، رانت خواران، اختلاسگران و چپاولگران، پول پارو کرده اند و رکورد جدیدی در استثمار و غارت در سطح جهانی به دست آورده اند. این ثروت نجومی قبل از هر چیز از ندادن دستمزدی مناسب به میلیون ها کارگر زن و مرد ایرانی بدست آمده است. اینان طبق قانون قرار است حداقل دستمزد دو میلیون و شصد و پنجاه و پنج هزار تومان در ماه را به کارگران بپردازند. در حالیکه خط فقر 12 میلیون تومان است.
مقامات جمهوری اسلامی علیرغم ادعاها و تبلیغات دروغینشان برای فقرزدایی، برنامه ای نداشته و نمیتوانند داشته باشند. آنها خود مسبب و عامل بقای فقر شدیدی هستند که بر مردم این کشور تحمیل کرده اند. مسیر فقر زدائی واقعی را برای مثال کارگران اعتصابی صنایع نفت و پتروشیمی و مردم معترضی که می خواهند بر سرنوشت خود حاکم باشند، نشان داده اند.
کارگران پیشرو و نیروهای راه رهایی بشریت، استقرار سوسیالیسم بر ویرانه های نظام سرمایه داری را تنها راه ریشه کن کردن فقر و ایجاد جامعه ای مرفه، آزاد و عاری از استثمار می دانند. اما استقرار سوسیالیسم، که از طریق مبارزات سازمان یافته طبقه کارگر ممکن است، از کانال پروسه هایی پیش میرود که کارگران مبارز طی بیش از یک سده از طریق تلاش برای بهبود وضع معیشت و کرامت و آزادی خود آنرا نشان داده اند. ما در ایران هم شاهد این چنین مبارزاتی بوده ایم که اکنون خود را در مبارزات و اعتصابات کارگران نفت، گاز و پتروشیمی نشان داده است.
گام نخست فقر زدایی و کاستن از ثروت هایی افسانه ای میلیونر های ایرانی تحقق مطالبات کارگران است. مبارزات و اعتصابات کنونی نفتگران و کارگران پتروشیمی ها و نیروگاهها با توجه به پیوستن روز افزون واحد های گوناگون مربوط به صنعت نفت و پتروشیمی به آن و افزایش دائماً رو به تزاید حامیان کارگران اعتصابی در داخل و خارج کاملا این ظرفیت را دارد که دولت و کارفرمایان را به زانو درآورد و قدمی باشد در مسیر ریشه کردن فقر و قطع منابع در آمد میلیونرها.