اعتصاب 31 روزه کارگران پیمانی نفت، گاز و پتروشیمی ها، کارگران را از یک طرف و دولت و کارفرماها را در طرف دیگر، در دو صف طبقاتی و جدا از هم قرار داده است. کارگران اعتصابی به دلیل موقعیت اقتصادی تولیدشان، به دلیل تاریخ پر افتخاری که پشت سر دارند و بویژه به این دلیل که خواسته های حداقلی و فوریِ همه کارگرانِ ایران را مطرح کرده اند در این مقطع به صورت پیشآهنگِ کل طبقه کارگر ایران درآمده اند. این اعتصاب تا همین امروز دستآوردهای بزرگی کسب کرده است.
در مقابلِ صفِ کارگرانِ مبارز، کابینه دولت، قوه قضایی، قوه مقننه، سرمایه دارانِ دولتی، سرمایه داران مسلح، سرمایه داران بخش خصوصی و مافیاییِ هفت سر پیمانکاران قرار دارند. اینها مجموعاً با هم در تلاشند تا با شگرد هایی، کارگران را با کمترین دستاورد بر سرِ کارهایشان برگردانند. کابینه روحانی که در آخرین روزهای عمر خود قرار دارد، شگرد تفرقه را اتخاذ کرده است. روحانی و وزیر نفتِ او که از وحشت گسترش اعتصاب به کارگران رسمی بر خود می لرزند، گفته اند که آنها فقط در برابر کارگران رسمی، که آنها را “کارکُن”، میخوانند مسئولیت دارند. آنها گفته اند که مشکلی در قانون بودجه وجود دارد که مانع پرداختِ حقوق های عقب افتاده و افزایش حقوق کارگرانِ رسمی است. روحانی به قول خودش به “کارکُن”ها تعهد داده که موانع موجود در قانونِ بودجه به زودی رفع شده و حقوق های معوقه پرداخت و حقوق های موجود بر اساس قوانین استخدام کشوری افزایش خواهند یافت. آنها گفته اند که مشکلات موجود را پیمانکاران ایجاد کرده اند، زیرا پول را از شرکت نفت می گیرند و مقدار کمی از آن را به کارگران پیمانی می دهند.
“شورای سازمانده اعتراضات کارگران پیمانی نفت” در جواب این شیادی گفته اند که بطور کامل از مطالبات کارگرانِ رسمی دفاع کرده و یادآوری کرده اند که این وعده های سرخرمن بارها و طی سالها داده شده و هیچکدام عملی نشده اند. آنها تاکید کرده اند که هر حقی با قدرتِ مبارزهِ متحدانهِ کارگرانِ رسمی و غیر رسمی بدست خواهد آمد. “شورای سازمانده در مورد مقصر بودن پیمانکاران به سادگی گفته اند: ” اگر راست می گوئید بیائید این مفتخور ها را بیرون بریزید.”
سعید جلیلی، به عنوان نماینده رئیسی به همراه جمعی از وردستان رئیس جمهور منتصب در دیدار با جمعی از کارگر امیدوار به الطاف رژیم وانمود کردند که از مصائب تحمیل شده به کارگران بی خبر بوده و قول دادند اداره کار را به شورای اسلامی تبدیل کرده و در خدمت کارگران درآورند. شورای سازمانده برای مقابله با این ترفند در بیانیه شماره 4 خود نوشتند:
“از هم اکنون اعلام میکنیم که تشکیل شورای اسلامی و سرهم کردن هر نوع تشکلی تحت عنوان تشکل “مستقل کارگری” در هیات دولت اقدامی علیه ما کارگران بوده و جواب ما کارگران نیست. کارنامه شوراهای اسلامی و تشکلات دست سازی از این دست برای کارگران روشن است. اینها همواره اَبزار کنترل ما کارگران و خدمت دهی به کارفرمایان بوده اند و خواهند بود. ۴۰ هزار نیروی حراست که در صنایع نفتی مستقر هستند بس نیست که شورای اسلامی را هم میخواهید به آن اضافه کنید.”
نمایندگان قوه قضایی و قوه مقننه بهبود وضع کارگران پیمانی را حق آنها دانسته و قول داده اند به عملی شدن این امر کمک خواهند کرد. آنها در ضمن هشدار داده اند که اعتصابات، سیاسی نشوند و تولید لطمه نبیند. شورای سازمانده جواب داده اند که توپ در زمین آنهاست. کارگران دیگر به وعده های توخالی دل خوش نخواهند کرد. آنها با اتکا به اعتصابات پیروزمندشان مطالبات رسماً اعلام شده در بیانیه اول را متحقق خواهند کرد.
گروه آخری، یعنی مافیای پیمانکاران، به انواع حیله ها متوسل شده اند تا بلکه اعتصاب را با کمترین هزینه و بعضاً به خرج دولت پایان دهند. “انجمن صنفی کارفرمایی شرکتهای مهندسی و پیمانکاری نفت، گاز و پتروشیمی” از وزارت نفت خواسته به دعوا ورود کنند و خواست های قانونی را متحقق کنند. آنها در هرگام با عکس العمل خردمندانهِ شورای سازمانده، به مثابه نماینده واقعی 106 تا 110 هزار کارگر پیمانی روبرو شده اند.
گذشته از موارد بالا پیمانکاران ابتدا لباس سرخ جلاد به تن کردند و 700 کارگر اعتصابی در پالایشگاه تهران و بعداً کارگران بیشتری در مراکز دیگر را اخراج کردند. شورای سازمانده بازگشت به کار آنها را به مطالبات افزود و در نتیجهِ تبلیغاتِ درستِ فعالین کارآمد و شورای سازمانده کارگران، شمار بیشتری از کارگران به اعتصاب پیوستند. اکنون حدو 104 مرکز کاری و بیش از 105 هزار کارگر به اعتصاب پیوسته اند. پیمانکاران با قطع دستمزدهای کارگران اعتصابی و قطع آب و غذای کارگرانِ باقی مانده در کمپ ها، خواستند کارگران را با فشار گرسنگی به کار برگردانند. شورای سازمانده بلافاصله از مردم منطقه خواست آب و غذای کارگران را تامین کنند که کردند. بعضی از پیمانکاران در بعضی مناطق با کارگرانِ اعتصابی مذاکره کرده و با قبول دو برابر کردن دستمزدها و 20 روز کار و ده روز مرخصی، آنها را به کار برگرداندند. شورای سازمانده بدون سرزنش کردن این کارگران به آنها و کارفرماها یادآوری کرده که اعتصاب، سراسری بوده و پیرامون تمام خواستها متحد است. پیمانکاران همزمان گروه کاریابیِ پایپینگ و اکیپ پروژه ای را در خدمت گرفته اند. اینها در تلاشند تا فعالیت های کارگران را به چارچوب قانون بیاندازند و کارگران اعتصابی را به حل مشکلات از جانب مقامات دولتی امیدوار سازند. شورای سازمانده در بیانیه نهم خود در این مورد به کارگران هشدار داد و چنین یادآوری کرد:
“تجربه سال گذشته را هرگز فراموش نمیکنیم. اعتصاب متحد و گسترده ای داشتیم. اما در آخر وقتی که داشت ابعاد اعتراض ما گسترده تر میشد و همه پیگیر خواست هایمان بودیم، همین اَبَرگروهِ کاریابی و پایپینگ و اکیپ پروژه ای، سوت پایان را کشید و با گرفتن یک مشت وعده و وعید اعتصاب را پایان یافته اعلام کرد.”
فعالین درگیر در جدال طبقاتی موجود این توانایی را دارند با سازماندهی صندوق های مالی و گروه های بیشتری از مدافعین کارگرانِ اعتصابی، آنها را متحد و فارغ از نگرانی نگه داشته و راه را برای ایجاد یک تشکل سراسری کارگری هموار نمایند. گسترده کردن صفوف اعتصاب، تقویت یکپارچگی آن، استفاده وسیع از شبکه های اجتماعی برای مطلع نگهداشتن مردم و گسترش تماس با فعالین جنبش های دیگر موجبات شکست توطئه ها را فراهم کرده و تحقق مطالبات بیان شده در بیانیه شماره یک شورای سازماندهی را آسان خواهد کرد.