در حالیکه در بخش عمده کشورهای جهان بیسوادی از بین رفته است، در حکومت اسلامی ایران آمارهای ترک تحصیل دانش آموزان که از سوی خود مقامات حکومتی منتشر شده اند حاکی از آن است که یک سوم دانش آموزان بدلایل فقر، بیماری کرونا، فقدان امکانات برای آموزش از راه دور، دو زبانه بودن دانش آموزان، عدم وجود معلم و مدرسه، ناچار به ترک تحصیل شده اند. آمارهای خود رژیم نشان می دهند که در سال 1400 سه میلیون دانش آموز از گردونه تحصیل خارج شده اند. فقر، ازهم پاشیدگی خانواده، سوء مصرف الکل، اعتیاد والدین به مواد مخدر، کودک آزاری، نیاز به درآمد کار کودک، طرد کردن کودک و از دست دادن والدین به سبب حوادث و بیماری از جمله عواملی هستند که از دانش آموز درس خوان مدرسه یک کودک بی سرپناه خیابانی و یا کودک کار می سازند..
در مدارس دولتی به طور رسمی قرار نیست از دانش آموزان شهریه ای در خواست شود. اما والدینِ دانش آموزان را مجبور می کنند تحت عناوین «مشارکت ملی» و یا «کمک به مدرسه» دو تا ۳ میلیون تومان پرداخت کنند. این مبلغ در کنار باقی مخارج تحصیلی فرزندانشان برای خانواده های تهیدست سنگین است.
در کنار آنچه که گفته شد دلایل دیگری هم برای ترک تحصیل کودکان و نوجوانان وجود دارد. سیستم تحصیلی مذهبی و عقب مانده مدارس، خصومت و دشمنی با علم و پیشرفت، جلوگیری از دسترسی به اینترنت ارزان و یا مجانی، جلوگیری از آموزش به زبان مادری، دخالت آخوندها و دستگاه مذهب در امور درسی و حتی در اداره و مدیریت مدارس، دانش آموزان مدارس را بیش از پیش از مدرسه گریزان می کند. دختران خانواده های کم درآمد و تهیدست بخشی از کودکانی هستند که ترک تحصیل می کنند. آنها حتی اگر وارد بازار کار هم نشوند، به علت فقر و تنگدستی خانواده شان علیرغم میل خود در سنین پائین شوهر داده می شوند. در کنار همه محرومیت ها و بیحقوقی ها در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی ازدواج دختران کم سن و سال شرعی و قانونی است.
اما اگر دروس خرافی موثر نیفتد، سیاست بسیج گیری بی تاثیر بماند و اقدامات سرکوبگرانه و جاسوسی هم کارساز نباشد، آنگاه پخش وسیع و ارزان مواد مخدر تجویز می شود و در دسترس قرار می گیرد. پخش سیستماتیک مواد مخدر بوسیله عوامل رژیم در مدارس و بر بستر مصائب فراوان اجتماعی زمینه ساز ابتلای نوجوانان به مواد مخدر شده است. اعتیاد به مواد مخدر همان و ترک تحصیل همان.
گزارش دقیق و تکان دهنده خبرگزاری موج از تعداد میلیونی ترک تحصیل دانش اموزان، سند روشن بی کفایتی و عدم مسئولیت حاکمان دزد و فاسد اسلامی است، که حتی قادر به تامین معلم و مدرسه، وسایل الکترونیک چون تبلت و خط تلفن و اینترنت برای میلیونها دانش آاموز نیستند.
بر اساس گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری موج اجرای سیاست های کنترل جمعیتی در ایران، باعث شد تا آمار دانش آموزان کشور از 18میلیون نفر در دهه 60، به 14 میلیون و 500 هزار نفر در سال گذشته برسد. این در حالی است که بر اساس اعلام سازمان ثبت احوال کشور جمعیت در حال تحصیل کشور باید چیزی در حدود 15 میلیون و 500 نفر باشد. عدم ثبت نام و حضور این تعداد دانش آموز در مدرسه از سوی خانواده ها موجب شد تا این شائبه مطرح شود که در دوران کرونایی یکساله گذشته بیش از یک میلیون دانش آموز ترک تحصیل کرده اند.
اما اینها تنها شوک ناشی از انتشار خبر ترک تحصیل دانش آموزان ایرانی نیست. آماری که در مهر ماه سال 90 منتشر شد نشان میداد 7 میلیون و 135 هزار دانشآموز ایرانی ترک تحصیل کردهاند. در آن سال با توجه به گزارشهای مرکز آمار ایران و جمعیت 19 میلیون و 435 هزار نفریِ سنین 7 تا 19 سال که باید آموزش خود را در مدارس ادامه دهند، بیش از 7 میلیون و 135 هزار نفر به دلایل مختلف قادر به ادامه تحصیل نبودند. به بیانی، بیش از 37 درصد دانشآموزان ایرانی مجبور به ترک تحصیل شده بودند..
حکومت اسلامی معلمان بسیاری را به زندان انداخته، از کار اخراج و حتی تعدادی از آنها را اعدام نموده و جمعیت بزرگ معلمان شریف و زحمتکش را با فقر و بی حقوقی روبرو کرده است . آمار ترک تحصیل میلیونی کودکان و نوجوانان بویژه در مناطق محروم و فقیر کشور و از خانواده های کارگری و زحمتکش، کارنامه ننگین حکومت مرتجعی است که میلیاردها دلار صرف نهادها و مدارس مذهبی و تربیت طلاب و آخوند میکند و بخشی از مردم کشور را به ترک تحصیل ناچار میکند .