اصفهان تنها شهر مردم صمیمی و خونگرم و مهمان نواز آن، شهر بناهای زیبای تاریخی نیست بلکه شهر فتواهای ارتجاعی و جنایتکارانه از جانب مراجع مذهبی مستقر در این شهر نیز هست. ماموران امر به معروف و نهی از منکر آن به ظرفهای اسید پاشی و تفنگ های ساچمه زن مسلح اند،تا هر کسی را که دربرابر شیوه زندگی مورد نظر آنان سر تسلیم فرود نیاورد، کور کنند و یا زیبائی چهره اش را به باد دهند. شهر اصفهان در قوانین محدود کننده مسئولان و امامان جمعه در برابر زنان بدعتگذار بوده است، در حالیکه هنوز اسیدپاشان سال ۹۳ این شهر شناسایی و مجازات نشدهاند. ساچمه زنها به میدان آمده اند. اسید پاشی به چهره زنان از تهران شروع شد و در اصفهان گسترش یافت. وقتی که لازم شد از فاصله دور ماموریتهای نفرت انگیز ،نهی از منکر انجام شوند، تفنگ های ساچمه زن برای کور کردن چشم معترضین در اختیار ماموران گمنام امام زمان قرار گرفت و متاسفانه شماری از زنان آزاده این شهر در تیررسشان قرار گرفتند و از بینائی محروم شدند. اما بشنویم از تازه ترین فتواها و اقدامات مراجع مرتجع در این شهر:
آخوند احمد عبداللهی نژاد، دبیر «ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر» استان اصفهان درباره دوچرخهسواری زنان گفته است: «مراجع معظم تقلید دوچرخهسواری بانوان در انظار عمومی را جایز نمیدانند؛این مسئله یک عُقبه اجتماعی و امنیتی دارد به همین دلیل، ستاد امر به معروف و نهی از منکر به آن ورود کرده است.» او به خانواده هائی که اجازه می دهند دخترانشان دوچرخه سواری کنند، هشدار داده است که ستاد وی بر علیه آنان اقدام خواهد کرد.
حکومت اسلامی ایران اولویتهای سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی برای خود تعریف کرده است که صدوهشتاد درجه مخالف اولویت های مردم بوده و همگی آنها در راستای تحکیم و تثبیت بیشتر ارتجاع، تحمیل فقر و بی حقوقی بیشتر، سرکوب و تبعیض علیه زنان و اقلیت های ملی و مذهبی است .
پوشش زنان، خواست حقوق برابری زن و مرد و حتی دوچرخه سواری زنان به کابوسی شبانه روزی برای حاکمان مرتجع اسلامی تبدیل شده است .
نخستین بار مسئولان شهر اصفهان بودند که دوچرخهسواری برای زنان را ممنوع اعلام کردند و دادستان اصفهان به نیروی انتظامی دستوری مبنی بر برخورد و توقیف دوچرخه زنان ابلاغ کرده بود. پس از آن قوه قضائیه رژیم وارد مسئله شد و دوچرخه سواری زنان را رسما ممنوع اعلام کرد.
اما زنان آزاده در ایران علیرغم بهای سنگینی که برای دفاع از حقوق خود و از حرمت انسانی خود می پردازند، در مقابل فتواهای ارتجاعی و قوانین تحمیلی رژیم سر فرود نیاروده اند و در این راه رنج شکنجه و زندان را نیز بر خود پذیرفته اند. در زمینه دوچرخه سواری هم با نادیده گرفتن فتواها و قوانین تحمیلی، دوچرخه سواری زنان کم کم به امر واقع تبدیل می شود.
دوچرخه سواری یکی از بهترین و سالم ترین ورزش ها و تحرکات ضروری فیزیکی است که علاوه بر کمک به سلامتی روانی و فیزیکی انسانها، برای محیط زیست و کاهش آلودگی هوای شهرها یک ضرورت تامین سلامتی هم است.
حکومت اسلامی ایران در تلاش ارتجاعی برای جلوگیری از دوچرخه سواری زنان، به سلامتی روانی و فیزیکی مردم و از جمله زنان و به محیط زیست سالم ضربات مهلکی میزند. در شرایطی که در بیشتر کشورهای جهان بر استفاده از دوچرخه سواری تاکید می شود، جاده های ویژه دوچرخه سواران در شهرها گسترش بیشتری می یابند، در آموزش و پرورش و در رسانه ها بر ضرورت استفاده از دوچرخه تاکید می کنند، حاکمان مرتجع اسلامی بجای تامین امنیت، کار، بهداشت و درمان، آموزش و مسکن، مبارزه با دوچرخه سواری زنان را اولویت خود قرار داده و در همین هفته، اراذل و اوباش اسلامی بر صورت زنانی که در پارک ورزش میکردند اسید پاشیده اند.
رژیم جمهوری اسلامی با تصویب و اجرای قوانین پوسیده اسلامی علیه زنان به طور سیستماتیک حقوق مدنی و انسانی زنان را پایمال می کند، آزادیهای فردی و اجتماعی آنان را سلب می نماید. تحت حاکمیت جمهوری اسلامی خشونت علیه زنان به یک پدیده زشت اجتماعی تبدیل شده که رژیم آنرا تبلیغ و ترویج می کند. لذا برای مبارزه با این پدیده ضد انسانی لازم است در ابعاد اجتماعی با آن به مبارزه برخواست. لازم است نیروی عظیم اجتماعی توده زنان و مردان کارگر و زحمتکش و انسانهای مبارز و آزادیخواه بسیج شوند و به شکل سازمان یافته به میدان آیند. خشونت علیه زن امر خصوصی، شخصی، فرهنگی و خانوادگی نیست و امر همه آحاد جامعه و مربوط به همه است.