به گزارش روزنامه خراسان، برخی از دختران و زنان در مشهد از سر فقر به فروش موهای خود روی آورده اند. طبق این گزارش زنی حاضر است موهایش را ۲۰۰ هزار تومان بفروشد تا بدهیاش را به دکتر دیابتش تسویه کند.این روزنامه می نویسد:”بسته به جنس و پرپشتی مو، زنان میتوانند بین ۲۰۰ هزار تومان تا نهایتا دو میلیون تومان برای موهای خود دریافت کنند.” بر اساس گزارشهای میدانی این روزنامه، دختری ۱۰ ساله برای خرید تلفن همراه، زنی ۲۱ ساله برای پرداخت قسط جهیزیه خواهرش، زنی ۵۰ ساله برای تامین خرج داروی شوهرش و نیز دختری ۱۵ ساله برای تامین مخارج ثبتنام در دبیرستان موهایشان را فروختند.
اما فاجعه اجتماعی به همین جا ختم نمی شود. دردناک تر از فروش گیسوی زنان، فروش نوزاد است. «حبیبالله مسعودی»، معاون اجتماعی سازمان بهزیستی ایران از افزایش آمار فروش نوزادان در شش ماه گذشته خبر داده و گفته است که نوزادان قبل از تولد پیشفروش نیز میشوند. وی گفته است: «نابسامانی خانوادهها و همچنین اعتیاد والدین از جمله مهمترین دلایل فروش نوزادان به حساب میآید.» روزنامه شهروند در همین رابطه می نویسد: پسر حدود ۵۰میلیون تومان، دختر حدود ۷۰ تا ۸۰میلیون تومان قیمت کودک و نوزاد خیلی متفاوت است. نوزادها از کودکان گرانتر هستند.
حکایت نوزادانی که پس از به دنیا آمدن فروخته میشوند، حکایت دردناکی است. کودکانی که ناخواسته وارد این دنیا شدهاند تا پول سیاهی برای پدر و مادرشان شوند. حکومت اسلامی ایران با فقر و فلاکتی که بر مردم تحمیل کرده است، با فساد و اعتیادی که در جامعه گسترانده، با بی حقوق کردن زنان، فجایع کم نظیری را در جامعه ایران بوجود آورده است.
در این میان. زنان بیش از هر گروه اجتماعی دیگری بار این فقر و فسادو نابرابری و محرومیت را بر دوش می کشند. دیر تر از همه استخدام می شوند و زودتر از همه بیکار، حقوق مساوی با مردان در ازاء کار برابر را ندارند، چه بدلیل افزایش طلاق و جدایی، و یا بدلیل اعتیاد و یا مرگ همسر.در موارد بسیاری نان آور خانواده هستند
در چنین شرایطی است که متاسفانه بخشی از زنان و ناچار به فروش اعضا بدن خود، به پذیرش صیغه، به تن فروشی، به فروش موی سر خود، به فروش نوزادانشان می شوند، تا لقمه نانی برای اعضا خانواده خود فراهم نمایند. فروش اعضا بدن از کلیه و پوست تا گیسو، از کار شاق و تبعیض سیستماتیک تا ناچار شدن به قبول صیغه اسلامی و در واقع تن فروشی، از جمله فجایعی هستند که این رژیم بر سرمردم آورده است.
غارت و چپاول ثروت و سامان مردم از سوی حاکمان اسلامی، ثروت نجومی آخوندها و اراذل و اوباش حکومتی، شکاف گسترده و عمیق طبقاتی، همراه با سرکوب و تبعیض سیستماتیک، صحنه سیاسی و اجتماعی امروز ایران است.
کارگران، کشاورزان، معلمان، دانشجویان، زنان، مردم کردستان و دیگر مردمی که از اقلیت های ملی و مذهبی هستند هریک بگونه ای به وضعیت دشوار و غیر قابل تحمل خود اعتراض کرده و پاسخ حکومت برای آنها جز زندان و شکنجه، کور کردن با تفنگ ساچمه ای، کشتار زندانیان سیاسی و کشتن کولبران زحمتکش، چیزی نبوده است .
حکومت اسلامی و سران فاسد و مرتجع آن مسئول این فقر و فلاکت مردم هستند رژیمی که بجای ایجاد شغل و تامین بهداشت، درمان، مسکن، به غارت ثروت کشور و به سرکوب در داخل و ترور در خارج مشغول هستند، مسئول مستقیم این فقر و فلاکت هستند.
زنان کشور، مادران، خواهران، دختران و همسران مردان هستند و این درجه فشار و فقر بر زنان نا انسانی، شرم اور و تحمل نا کردنی است.حکومتی که موی زنان را با حجاب اجباری می پوشاند و انرا عامل تحریک جنسی مردان می داند، از فروش موی زنان بدلیل فقر شرم نخواهد کرد.
سرنگونی این رژیم گام اول و اساسی در جهت برابری حقوق زن و مرد و کم و محدود کردن این همه خفت و خواری حاصل از حاکمیت اسلامی است. زنان شریف و آزادیخواه ایران و کردستان با پوست و گوشت خود فشار و تبعیض حکومت اسلامی را تجربه کرده و نیروی اصلی و تعیین کننده در پایه ریزی نظامی خواهند بود که به تبعیض و ستم بر زنان خاتمه دهد.
حقوق مادر و پدر، حقوق کودک برای جمهوری اسلامی، مافیای حکومتی و باندهای فروش کودکان و نوزادان هیچ اهمیت و ارزشی ندارد. حکومت اسلامی مدلی از حکومت داری را ارائه داده است که نمونه بربریت امروزی و ننگ بشریت معاصر است.
نظامی که مادران و پدران محروم و مریض را ناچار به فروش نوزادان و کودکان خود کند و برده داری نوین را در زشت ترین و پلیدترین شیوه خود بازتولید نماید، سرنگونی آن نظام و محاکمه سران آن بعنوان جنایتکاران حرفهای یک ضرورت سیاسی، اجتماعی و انسانی است.