حزب کمونیست ایران

حکومت اسلامی و جنگ روانی علیه مردم  کردستان

این روزها شاهد تبلیغات هیستریک رژیم جمهوری اسلامی بر علیه نیروهای سیاسی فعال در کردستان هستیم. همزمان، رژیم نیروهای زیادی را در مرزهای کردستان ایران با اقلیم کردستان متمرکز کرده است. بعید به نظر نمی رسد که جمهوری اسلامی هم به تبعیت از سیاست دولت ترکیه وسوسه شود بخشهائی از اقلیم کردستان را به اشغال در آورد.

حکومت اسلامی در طول  بیش از چهار دهه لشکرکشی، اعدام ، شکنجه ، تبعید، اخراج از کار، هزینه کردن میلیاردها دلار برای میلیتاریزه کردن کردستان و خفه کردن تمامی رسانه های مستقل و مخالف، بکارگیری آموزش و پرورش و میدیای حکومتی، قادر نگردید اراده مردم مبارز کردستان را برای  رسیدن به آزادی و حقوق انسانی خود  در هم شکند .

در دوره ای، تمامی هم و غم حکومت اسلامی مبارزه با احزاب سیاسی و نیروی پیشمرگ کردستان بود و سیاست رژیم منزوی و جدا کردن مردم از نیروی مسلح آنها بود، با این امید که بعد از به حاشیه راندن  نیروی پیشمرگ بتواند سیاستهای ارتجاعی و سرکوبگرانه خود را عملی نموده و امینت و ثباتی برای نیروهای اشغالگر در کردستان فراهم نماید. با کاهش و محدود شدن فعالیتهای نظامی در کردستان، مردم آگاهانه و هشیارانه دهها جبهه جدیدِ مقاومت و مبارزه را در مقابل رژیم گشودند.

کارگران، روشنفکران، زنان، جوانان، دانشجویان، فعالین اجتماعی، هنرمندان، نویسندگان و روزنامه نگاران، بازنشستگان، فعالین محیط زیست، فیلم سازان و موسیقی دانان و  تشکلات مدنی، در عرصه ها و جبهه های مختلف وارد مبارزه با رژیم شدند که دیگر لشکرکشی و بمباران پاسخگو نبود .

جامعه کردستان به سرعت و بشدت در موقعیتی قرار گرفت که سرکوب و به تسلیم کشاندن توده عظیمی که خواهان لغو اشغال کردستان، سرنگونی رژیم و تحقق خواستهای ملی و فرهنگی خود بودند نه ممکن بود و نه عملی.

از بخت بد حکومت اسلامی تغییرات سیاسی منطقه ای و تکنولوژی در جهت منافع مردم کردستان بود و ما شاهد تغییر توازن قوا به نفع مردم حق طلب در بخش‌های دیگر کردستان از جمله در اقلیم کردستان، استقرار قدرت محلی در روژاوای کردستان در سوریه، پیروزی جزب دموکراتیک خلقها در انتخابات ترکیه، افق ، امید و خواستهای مردم کرد در ایران را افزایش داد.

در همانحال نیروهای چپ و پیشرو و مبارز در میان مهاجرین کُرد و غیر کرد در اروپا و در اقصی نقاط جهان فاکتوری جدی بودند برای انتقال تجارب و دستاوردهای جهانی به کردستان از سویی و رسوا و محکوم کردن جنایات رژیم در مجامع و میدیای جهانی از سوی دیگر.

رشد تکنولوژی بویژه در عرصه ارتباطات و اینترنت، ایجاد رسانه های مجازی و همه گیر شدن تلفن همراه، کنترل و انحصار اطلاعاتی و خبریِ حکومت اسلامی را در هم شکست و دیگر غیر قانونی کردن رسانه ها، ممنوع کردن نشریات، کنترل و مخفی کردن جنایات برای رژیم ممکن نبود و در کوتاه ترین فاصله اخبار مبارزه و مقاومت مردم به دورترین نقاط جهان می رسید.

در داخل ایران هم مردم در ابعاد اجتماعی وسیعی بیش از پیش به ماهیت ارتجاعی رژیم پی برده و کمترین توهم به جناح‌های حکومتی و به پادوهای سیاسی و تبلیغاتی آنها وجود نداشت .مبارزات کارگری و توده ای، مبارزات زنان و جوانان گسترده تر از پیش شد و چندین خیزش مردمی میلیونی بقای رژیم را به خطر انداختند .

حکومت اسلامی اگر در سالهای نخست پس از روی کارآمدن در کردستان با نفرت و مقاومت توده ای  روبرو بود، اینک بخش عمده ایی از مردم ایران خواهان تغییر و سرنگونی کل نظام هستند و این خواست را روشن و علنی و در هر فرصتی ابراز می کنند .حکومت اسلامی ناتوان و درمانده تر از پیش با بحران‌های کمرشکن و فلج کننده اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی، سلامتی عمومی و کرونا روبرو است .

درست در چنین شرایط نامطلوبی برای حکومت اسلامی، ما با افزایش جنگ روانی علیه مردم کردستان روبرو هستیم . تهدیدهای پی درپی فرماندهان ریز و درشت رژیم بر علیه حکومت اقلیم کردستان و نیروهای سیاسی مستقر در این اقلیم، نقل و انتقال نیرو در شهرها و متمرکز کردن آن در مرزها، نمایش  امکانات جدید نظامی ایران از جمله توپخانه سنگین ،هواپیماهای بدون سرنشین ، موشک های دوربرد و اعزام جوخه های ترور سپاه قدس به اقلیم کردستان، همگی بازو و اهرم این جنگِ روانی و نظامیِ جدید حکومت اسلامی علیه مردم کردستان هستند .

جمهوری اسلامی نه از تجربه چهل ساله خود در کردستان و نه از تجارب صدام حسین، حافظ اسد، حکومت های ترکیه و دیگر مستبدین منطقه ای و جهانی آموخته است. جنگ روانی شاید بتواند به نیروهای رژیم قدرت و امیدی کوتاه مدت بدهد، شاید بتواند در زمانی کوتاه به عامل فشار و تهدیدی علیه اپوزیسیون رژیم در کردستان تبدیل شود، اما رژیم را از مخمصه اشغال بدون مقاومت کردستان رها نخواهد کرد .

جنگ روانیِ رژیم اسلامی علیه مردم کردستان باید با شدیدترین و قوی ترین مبارزه مردم کردستان و همه نیروهای چپ و مترقی روبرو شود. لازم است همه توان موجود مردم کردستان و نیروهای آزادیخواه در فعالیتی هماهنگ و نقشه مند ماجراجویی نظامی و جنگ روانی رژیم مرتجع اسلامی علیه مردم کُرد و نیروهای اپوزیسیون را رسوا و محکوم کرد.

نیروهای اپوزیسیون کردستان با همه تنوع و اختلاف سیاسی که دارند، بخشی از مقاومت و مبارزه مردم کردستان هستند. جنگ روانی رژیم نه از قدرت و ثبات سیاسیِ حکومت، بلکه از ناتوانی رژیم در جواب دادن به خواستهای انسانی و اولیه مردمی است که خواهان رسیدن به حقوق ملی و فرهنگی خود هستند. مردمی که خواهان زندگی در جامعه ای آباد، آزاد ، برابر و مرفه هستند.